تاثیر پاداش و تنبیه

[vc_row][vc_column][vc_column_text]

تاثیر پاداش و تنبیه: شاید به نظرمان, مهم است که دانش آموزان  خودشان را با هنجار های جامعه هماهنگ کنند،چون در غیر این صورت مشکل به وجود خواهد آمد. شاید دلایل معقولی نیز داشته باشیم برای اینکه دانش آموزمان  بخواهیم برخی از کارها را انجام ندهند.گاهی اوقات اگر دانش آموزمان کاری را مدام انجام دهد ممکن است ناراحت کننده باشد.کمی ارامش و سکوت میخواهیم یا میترسیم که مدیر مدرسه تذکر بدهد, به همین دلیل با تنبیه دانش آموزانمان میکوشیم تا از بروز رفتار ناخوشایند آنان جلوگیری کنیم یا بازیگوشی آنها را مهار کنیم. نتیجه ی این رفتار ممکن است این باشد که آنها هرگز رفتاری را که به خاطر انجام ان تنبیه شده  اند ,تکرار نکنند. با این وجود, این رفتار دانش آموزان برگرفته از خواسته ی قلبیشان برای خوش حال کردن ما یا اینکه دیگر نمی خواهند بازیگوشیان را تکرار کنند,نیست,بلکه از احساس ترس,گناه و شرم ناهشی می شود.

دانش آموزان میترسند که دوباره تنبیه شوند .فکر میکنند که تقصیره آنها است که دیگران از دستشان خشمگین هستند و بدین ترتیب مسولیت احساسات و خواسته های دیگران را به عهده می گیرند.از این که کار نادرستی انجام داده اند,احساس شرم می کنند. اگر دانش آموزان پیوسته این واژگان را بشنوند که نادان, تنبل, ناسپاس و دستپاچلفتی هستند و به خاطر این تنبیه شوند,از وجود خود شرم می کنند و به مرور از باور و اعتماد به نفسشان کاسته می شود.

تاثیر پاداش و تنبیه

 رضا با توپش بازی یک ردیف از گل های لاله ی باغ جلویی را له کرده است .برای تنبیه ,او یه هفته اجازه ندادند بیرون از خانه بازی کند.وقتی دوستانش زنگ در را میزدند تا از اون بخواهند  برای بازی بیرون آید, او از کارنادرستی را که انجام داده است احساس شرم می کند تصور میکند که خشم پدر و مادر و همسایه تقصیر اوست. هنگامی که دوباره اجازه پیدا می کند تا بیرون از خانه بازی کند, به دلیل ترس از اینکه ممکن است دوباره به همان فاجعه گرفتار شود دیگر جرات نمی کند با توپش بازی کند. شاید او با دیدن لاله های له شده و شکسته و احساس خیلی بدی نیز پیدا کرده باشد. دیگر نیازی نبود تا برای درک نادرستی کارش دوباره تنبیه شود یا شاید می توانست بدون مداخله ی فردی بزرگسال راهی برای پزیرش مسولیت کارش بیابد.ممکن بود لاله های شکسته را بر دارد و پیش همسایه اش ببرد و عذر خاهی کند.یا شاید بپرسد کاری هست که شاید بتواند آن را انجام دهد با نه.شاید همسایه به او میگفت دفعه ی بعد هنگام توپ بازی بیشتر مراقب باشد یا کمی دور تر بازی کند. ممکن است این اتفاق دوباره رخ دهد, ولی تنبیه شیوه ی قابل اطمینان و مناسبی برای جلوگیری از این کار  نیست.

پاداش نیز درست می تواند مانند تنبیه به احساس ترس,گناه و شرم منجر شود. اگر شما به دلیل انجام کاری که در آن مهارت دارید پاداشی را دریافت کنید ممکن است به نظرتان  باید به زندگی بر طبق انتظارات زیاد دیگران ادامه دهید . پس به مرور از ناکامی می ترسید و خود را به دلیل موفق نبودن در کارها سرزنش خواهید کرد و کمبود هایتان را مایه ی شرم می دانید.

زمانی که دانش آموز ابتدایی بودم اتفاقی شبیه به این برای من هم رخ داد . در سال دوم دبستان من ۲۴ سوره قران حفظ بودم و حفظ قران را دوست داشتم . مدیر مدرسه وقتی از این داستان با خبر شد عکس من را همراه با ۲۴ ستاره به دیوار راهرو چسباند و گفت هر سوره بیشتر که حفظ کنی یک ستاره بیشتر برایت می زنم . استرس تمام وجودم را گرفته بود چون اولا نگاه دیگران به من تغییر کرده بود و دوم اینکه سوره های کوچک تمام شده بود و سوره های بزرگ هم برایم سخت شده بود.

نتیجه اینکه تا پایان دوره ی  دبستان حتی من یک ستاره هم به آن لیست اضافه نکردم

شاید شما نیز چنین احساس تنشی را هنگامی که از شما انتظار انجام کاری میرود تجربه کنید.اگر شما خانم هستید ممکن است همسرتان چند نفر از دوستانش را برای صرف شام دعوت می کند  و از شما میخواهد تا غذای ویژتان را بپزید.او با اب و تاب فراوان به دوستانش از مهارت اشپزی شما می گوید.شما عصبی می شوید و یا اینکه می کوشید غذا خوب شود , فراموش می کنید به غذا نمک بزنید یا غذا می سوزد.

به نظر من خیلی وقت ها پاداش و تنبیه نوعی سوءاستفاده است.

واژگان نشان دهنده ی تحسین و انتقاد اثر یکسانی دارند.می توانیم به وسیله کتک زدن ایجاد محدودیت حبس کردن یا دریغ داشتن نیاز های اساسی مانند غذا و خواب دانش آموزان را تنبیه کنیم .سرسزنش کردن به کار گیری واژگان تحقیر امیز و تهدید ها نیز همان اثرات تنبیه را دارند. دانش آموزان به دلیل ترس از این موارد می کوشند تا با انجام آنچه به ان گفته می شود از وقوع آن جلوگیری کنند . ما از انواع برچسب ها، شکلات ها، پول ها و هدایای دیگر به عنوان پاداش استفاده می کنیم , بنابراین دانش آموزان آنچه را که به آنها میگوییم انجام می دهند چون به دنبال کسب پاداش هستند.

پاداش دادن در فرایند آموزش از چه زمانی گسترش یافت؟

پاداش ها چگونه ایفا گر چنین نقش پررنگی در جامعه ما هستند؟چرا پاداش را ضروری می دانیم ؟آیا بدون آن نمی توانیم احساس شادی کنیم؟ یا جهان بدون آن دچار بی نظمی خواهد شد؟ استفاده ی آموزشی از پاداش به زمانی برمی گردد که بی.اف.اسکینر موفق به کشف شرطی شدن کنشگر شد .او هنگام آزمایش با خرگوش ها دریافت که می توان انها را طوری آموزش داد که مانع را پایین آورند.البته در صورتی که کمی غذای لذیذ در پشت مانع گذاشته شود که تنها با پایین اوردن ان قابل دسترسی باشد. به این ترتیب غذای لذیذ پشت مانع پاداش این کار خرگوش ها بود.اسکینر به این امر بسنده نکردو یافته اش را در باره ی انسان ها نیز به کار برد.از آن پس استفاده از پاداش برای مجبورکردن افراد به انجام کار دلخواه به طور گسترده ای باب شده است.

با وجود این اسکینرو همراهانش امر مهمی را نادیده گرفتند. انسان ها با حیوانات متفاوت اند. انسان ها می توانند بیاندیشند،شعور دارند و می توانند آزدانه و برپایه ی انگیزش درونی تصمیم بگیرند.می توانیم انسان ها با استفاده از پاداش مجبور کنیم تا آنگونه که می خواهیم رفتار کنند،ولی نمی توانیم به طور بنیادی دگرگونشان سازیم.اگر باور داریم که می توان افراد را با بهره گیری از پاداش ، به موجوداتی سخت کوش ، دوستدار جامعه و شاد و سالم تبدیل کرد، سخت در اشتباهیم . این اهداف با این روش رنگ حقیقت نخواهد گرفت .

  دلایلی مبنی بر نادرستی پاداش دادن:

  • پاداش گرفتن، حس رقابت ایجاد می کند.”نخستین فردی که تمرینش را تمام می کند می تواند تخته را پاک کند”.”فردی که بالاترین نمره را بگیرد این دفتر را جایزه خواهد گرفت.”اگر دانش آموزی چینین عبارت هایی را بشنود، ممکن است خواست کمتری برای کمک به دانش آموزان دیگر ، یاهمکاری با آنان برای انجام تمرینهای جمع ریاضی به شکل گروهی نشان دهد. کارگروهی وقت بسیاری می گیرد. یا با انجام این کار ممکن است دانش آموزان دیگر نمره های بالاتری کسب کنند. گاهی رقابت می تواند انگیزه بیافریند،اگرافراد برای شرکت کردن یا شرکت نکردن در یک رقابت،امکان گزینش داشته باشند از نظر من ایرادی ندارد. خواه ناخواه ، تا وقتی پاداش بخشی از نظام آموزشی است ، دانش آموزان همیشه در معرض آن قرار دارند.
  • پاداش ، به طور معمول ما را از توجه به آنچه در ذهن دانش آموز می گذرد، باز می دارد.اگر دانش آموزی که در کلاس دائم  مداد را در دهانش می جود بگوییم که اگر این کار را نکنی به تو جایزه می دهم .شاید بتوانیم سر انجام او را از این کار منصرف کنیم .ولی به دلیل استرس و بی قراری دانش آموز پی نخواهیم برد. آیا این دانش آموز مشکلات خانوادگی دارد؟آیا می خواهد چیزی به ما بگوید و نمی تواند ؟ آیا از شیوه ی برخود ما رنجیده خاطر شده است؟
  • پاداش موجب می شود راه امن و آسان را برگزینیم .پاداش دشمن روحیه جستجو و پژوهش درماست .پاداش باعث می شود که پیش از آنچه که برای دستیابی به آن لازم است تلاش نکینم.دیگر به جنبه های فرعی وظیفه ما توجه نمی کنیم
  • پاداش موجب کاهش علاقه ی دانش آموزان به موضوع درس می شود و توجه و اشتیاق حقیقی به محتوای تکلیف را از بین می برد. حتما دیده ایم زمانی که دانش آموزان ساعتی زود تر از مدرسه تعطیل می شوند چقدر خوشحالی می کنند و بی صبرانه روز ها را تا فرا رسیدن یک روز تعطیل یا تعطیلات تابستان می شمارند.
  • اگر دانش آموزان در محیطی باشند که هر روز پاداش دریافت کنند ، انگیزه ی درونی یا انگیزه ی ذاتی”intrinsic motivation” را از دست می دهند.متاسفانه بیشتر وقت ها خاستگاه انگیزه ی یاد گیری ، دنیای بیرون است، که این امر را انگیزه ی بیرونی”extrinsic motivation” می نامیم.هنگامی که انگیزه ی بیرونی در بطن یادگیری جای گیرد، یادگیری تنها با هدف “گذراندن دوره” یا ” گرفتن مدرک” انجام می شود.دانش آموزان تنها زمانی در نظافت مدرسه شرکت خواهند کرد که برای آن جایزه یا پاداشی دریافت کنند.
  • دانش آموزان در نظام پاداش و تنبیه چیزی درباره ی همکاری ، هماهنگی و احترام متقابل نمی آموزند، بلکه در باره ی چیرگی و برتری می آموزند: نیرومند ترین فرد پیروز خواهد شد و افراد ضعیف چاره ای جز تسلیم شدن یا نافرمانی ندارند.

نتایج تحقیق آلن کازین در مورد تاثیر پاداش و تنبیه

آلن کازین به مدت دوازده روز به گروهی از کودکان ۹ تا ۱۲ سال ، هنگامی که بازی ویژه ی انجام می دادند پاداش می داد و وقتی بازی دیگری انجام می دادند از دادن پاداش خود داری می کرد. آن ها بی درنگ به سراغ بازی هایی می رفتند که پاداش داشت، وی وقتی پس از دوازده روز، پاداش دادن ها متوقف شد، علاقه ی کودکان به بازی های مذکور به طور چشمگیری کاهش یافت.درپایان علاقه ی کودکان به بازی کمتر از زمانی بود که امکان دریافت پاداش از ابتدا اعلام شده بود.

پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که زیاد و منظم پاداش دادن موجب کم رنگ شدن نقش فرد در انجام وظیفه ی مورد نظر می شود .


یک داستان در رابطه با تاثیر پاداش و تنبیه

farmer
استفاده ی پیرمرد از تاثیر پاداش و تنبیه

گروهی از بچه های ده ساله هر روز در مسیر بازگشت به خانشان هنگام عبور از کنار خانه ی پیرمردی که در آن مسیر بود به او توهین می کردند . پیرمرد پس مدت ها شنیدن توهین بچه ها که چقدر نادان ، زشت و تاس است ، فکری به ذهنش خطور کرد.پیرمرد روز بعد که بچه ها آمدند بیرون رفت و به آن ها گفت که هر فردی که فردا بیاید و تا جایی که می تواند به او توهین کند یک دلار خواهد گرفت. بچه ها متعجب و هیجان زده روز بعد بازگشتند و بیشتر از همیشه به او توهین کردند. پیرمرد به هر کدام از آنها یک دلار پرداخت و گفت :”اگر فردا باز هم بیایید به هر کدام از شما ۵۰ سنت خواهم داد.” بچه ها فکر کردند که هنوز ارزش آن را دارد که این کار را انجام دهند، در نتیجه روز دیگر بازهم آمدند و پشت خانه ی پیرمرد با صدای گوش خراشی به او توهین کردند. پیرمرد به قولش عمل کرد، ولی گفت :”این مبلغ کمی زیاد است. اگر فردا بازهم بیایید به هر کدام از شما ۱۰ سنت خواهم داد.” بچه ها به هم نگاهی انداختند و با خود گفتند:”ده سنت؟ ارزشش را ندارد.” و دیگر هیچ گاه باز نگشتند.

کاری که پیرمرد انجام داد کاهش انگیزه ی درونی بچه ها بود.کاری که ابتدا با لذت انجام میداند حالا به هیچ وجه برایشان لذت بخش نبود. این همان کاری است که روزانه بسیاری از پدران و مادران و آموزگاران ، با نیت پاک ، خودآگاه یا ناخود آگاه نسبت به کودکانی که به آنها پاداش می دهند . انجام می دهند.


 

آنچه مطالعه کردید برداشتی آزاد بود از کتاب growing up in trust نوشته Justine Mol.

من(محمدحافظی نژاد) بعد از خواندن کتاب تصمیم گرفتم تا این مقاله بنویسم. به نظرم دیدگاه بسیار جالبی بود ولی

چقدر عملی و کاربردی است؟

 آیا واقعا تشویق و تنبیه نکنیم؟

پس برای ایجاد انگیزه چکار کنیم؟

امیدواریم در  کارگاه آموزشی روش های ایجاد انگیزه در دانش آموزان  به پاسخ این سوالات دست پیدا کنید.

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

26 thoughts on “تاثیر پاداش و تنبیه

  1. Pingback: 15 روش مقابله با تقلب در امتحان | روش تدریس

  2. فخاری says:

    سلام.وقت به خیر.ببخشین من میخوام از مقالتون جایی استفاده کنم و ارجاع بدم.میخواستم ببینم میشه مشخصات کامل مقالتون رو بدین؟

  3. راضیه کاویانی says:

    باسلام و خسته نباشید از تلاش های شما،بنده. کارشناس روانشناسی معتقدم در کودکی بیشتر از تقویت و تنبیه باید استفاده شود ولی نه افراط نه تفریط،چون نباید شرطی شود و برای هر کار جایزهبخواهد تا سنی که خودش خوب را از بد تشخیص دهد بیشترین کاربرد را دارد،در مورد داستان پیرمرد راه بهتر این بود که با بچه ها صمیمی شود و به آن ها بفهماند که تمسخر و فحش بده نه فقط خودش از دست فحش ها راحت شود،بچه ها الگوبرداری میکنند بیشتر از کسانی ک قهرمان خود فرض کرده اندو کسانی ک بیشتر از هر کسی دیگر در کنارشان هستن،مثلا مشاجرات خانوادگی و فحش هایی ک گاهی اوقات ناخواسته رد و بدل میشوند بچه میبینه میشنوه تکرار میکنه و بعدا هم الگوی بچه های خودش میشود

  4. زارعی says:

    سلام
    مقاله جالبی بود!
    به نظرم اگر ما واقع نگر باشیم و لذت آموختن را خودمان درک کرده باشیم و بتوانیم به دانش‌آموزانمان هم منتقل کنیم، این لذت در مقابل لذت جایزه گرفتن بسیار بیشتر است.

    مثلا در مثال حفظ قرآن، اگر معلم این حس را منتقل می‌نمود که خداوندی که همه چیز ما به دست اوست در قرآن با تو صحبت می‌کند و متذکر این موضوع می‌شد (به شرط اینکه اول خودش چنین باوری را داشته باشد) می‌توانست حس خوبی را در شما و دیگر هم کلاسی‌ها بوجود بیاورد.

  5. مصطفی says:

    سلام آقای حافظی نژاد وقت بخیر ،
    کاش یه مقدار واضح تر در مورد تربیت بر پایه ی اعتماد حرف میزدید و چگونه این روش رو عملی کنیم .
    تو این مقاله فقط در مورد تشویق و تنبیه حرف زدید اما در مورد تربیت بر پایه ی اعتماد حرفی نزدید تو فایل صوتی مدیریت کلاس هم که خریداری کردم فقط تیتر وار معرفی کردید و رد شدید .
    کاش بیشتر توضیح بدید.
    ممنون

  6. سمیرا میرزایی پور says:

    با سلام. من معلم قرآن کودکان در دوره ابتدایی و نوجوانان در دوره راهنمایی ام. میخواستم بدونم شما چه راهکاری برای جایگزینی تشویق و تنبیه دارین؟ البته ما در کلاس تنبیه نداریم ولی جایزه و تشویق داریم.مخصوصا که ما با بچه ها حفظ کار میکنیم..پیشنهاد شما چیست؟

    • محمد حافظی نژاد says:

      سلام سرکار میرزایی پور
      کار مقدس و حساسی دارید. در این کار خیلی باید مراقب میزان و زمان تشویق ها باشید. نباید کاری کرد که فقط با دریافت جایزه قرآن حفظ کنند. تشویق ها را به صورت نامنظم و ناگهانی انجام دهید. برای حفظ قرآن حتما از سیستم پیگیری و یادآوری استفاده کنید. یعنی تماس تلفنی و یادآوری این نکته که تمرین ها را انجام داده اند یا خیر.
      یکی از بهترین انواع تشویق ایجاد جایگاه اجتماعی برای آنان است. البته در این کار هم نباید افراط کنید چون به قول معروف ممکن است لوس شوند.
      و بهترین کار برای انگیزش بدون استفاده از تشویق:
      ارتباطی بین حافظان قرآن که انسان های فرهیخته و موفقی هستند با دانش آموزان خود برقرار کنید. به این صورت آن ها الگویی برای خود دارند و کار شما به شدت راحت می شود
      موفق باشید

  7. جلال پارسافر says:

    سلام آقای حافظی نژاد.من معتقدم که تنبیه فقط برای تربیت باید به کار گرفته شود.چون در دوره ابتدایی،یادگیری
    بستگی به میزان تلاش معلم و استعداد خود دانش آموز دارد.استعداد یک فرد هرگز با تنبیه شکوفا نمیشه و تنبیه نه تنها موجب یادگیری نمی شه بلکه شاید باعث بشه دانش آموز بعلت ترس و استرس حتی کمتر از قبل یاد بگیرد. اما در مورد پاداش به عرض برسانم که در دین اسلام برای تربیت انسان،پاداش و تنبیه در کنارهم از طرف خداوند وعده داده شده است.انسان هر عمل مثبتی در راه خدا انجام دهد سودش به خودش میرسد چرا که خداوند اصلا به اعمال ما هیچ نیازی ندارد اما دربرابر رفتارهایمان پاداش در نظر گرفته است.

    • جابر مرتضایی says:

      سلام جناب آقای پارسافر
      از همراهی شما با سایت روش تدریس سپاسگزاریم
      می توانید پاسخی که در بالای نظر شما از آقای حافظی نژاد ارسال شده را مطالعه بفرمایید
      متشکریم

  8. نجمه says:

    سلام جناب حافظی نژاد
    آیا تحسین و تایید و قدردانی که در بحث تدریس جذاب فرمودید از مصادیق پاداش نیستند؟
    البته فراموش کردم هیجانم را از تکاندهنده و جالب بودن مطلب بگم!

    • محمد حافظی نژاد says:

      سلام سرکار خانم نجمه از همراهی و دقت شما بسیار سپاسگزارم
      این مقاله را بعد از خواندن کتاب جاستین مول با عنوان تربیت بر پایه ی اعتماد نوشتم
      نظر ایشان این است که از تشویق و تنبیه نباید به عنوان تنها روش تربیتی استفاده کرد.
      درست است که تشویق و تنبیه رفتار را عوض می کنند ولی ماندگاری کمی دارند و معمولا بعد از اتمام تشویق و تنبیه رفتار مورد نظر هم دیگر بروز نمی کند.
      در دمقاله ی تدریس جذاب گفته ایم که چون همه ی آدم ها از تشویق لذت می برند پس کسی که تشویق می کند دوست داشتنی و جذاب است.
      به صورت کلی در علوم انسانی معمولا هیچ چیز قطعیت کامل ندارد و تمام روش ها باید با توجه شرایط به صورت ترکیبی استفاده شوند.
      موفق باشید

  9. ابراهیم says:

    سلام
    به نظر من اگر پاداش ها مجازی باشد داستان تغییر می کند
    اگر مدیر مدرسه شما یک نمور از چینش سوره ها اطلاع داشت قطعا این کار را نمیکرد
    با یک سوال جواب میدهم به مقاله خوب شما:
    چرا افرادی که بازی کلش را طی ساعت های زیادی انجام میدهند و ذره ای پلداش مادی نمیگیرند ولی همچنان مصمم بازی میکنند؟
    شاید بخاطر پاداش مجازی مبتنی بر واقعیت است
    اگر پاداش نباشد درصد بالایی از بندگان در عبادت خود متحیر میشوند
    اگر پاداش نباشد چند درصد مردم در کار کردن خود انگیزه ی بیشتری پیدا می کنند؟

  10. رسا نظرپور says:

    با سلام خدمت شما

    مقاله رو بنده مطالعه کردم و خیلی هم جالب بود برام که شناخت پیدا کنم از اینکه دلیل تدریس بدون پاداش و تنبیه چی میتونه باشه. اما در آخر سوال دومی ایجاد شد که بی پاسخ باقی موند برام و آن هم اینکه پس چگونه تدریس بر اساس انگیزه ی درونی دانش آموز رو میشه انجام داد. فکر میکنم دقیقا در نقطه ای که باید مقاله راهکار میداد بدون نتیجه و عدم راهکارهای پیشنهادی عقیم ماند. لطفا اگر راه حلی برای برای سوالم دارید ارائه کنید.
    ممنون از تلاش ها و فعالیت مثبت حضرتعالی

  11. مریم صدقی says:

    سلام احساس می کنم این مقاله می تواندمی تواند کاملتر وکاربردی ترشود ،ممنون از زحمتتان ولی من دراین زمینه باز نیاز به مطالعه وبررسی دارم امیدوارم که شما باز هم بتوانید کمکم کنید

  12. december says:

    با سلام و عرض ادب
    کاملا موافقم و چند سالی هست که سعی می کنم بدون دادن قول پاداش (حتی یک مثبت)، دانش آموزانم خودشان با انگیزه درونی خودشان کاری درست یا کاری را به درستی انجام دهند.
    البته ممکن است پاداشی که آنان در پی اش هستند خوشحال کردن من باشد!!! چگونه این پاداش را حذف کنم؟؟؟ لطف می کنید جواب سوالم را بنویسید.
    با تشکر

    • محمد حافظی نژاد says:

      سلام دوست عزیز
      کاری که شما می کنید خیلی ارزشمند است. ولی باید توجه کنید که در این کار تعادل را رعایت کنید . برخی از مواقع دانش آموزان به خصوص در دوره ی ابتدایی نیازمند تایید از طرف شما هستند. و انگیزه خوشحال کردن شما(در حد معمول) انگیزه ی بدی نیست . نشان دهنده ی این است که دانش آموزان شما را دوست دارند.
      اگر خودتان ، دانش آموزان و خانواده ها از این فرایند راضی هستید یعنی تعادل را حفظ کرده اید.
      موفق و پیروز باشید
      به امید دیدار

  13. نگار says:

    سلام
    تا آخر های مقاله دید مخالف داشتم به این موضوع . اتفاقا میخواستم مخالفتم رو توی دیدگاه ها بنویستم
    ولی داستان آخر منو قانع کرد. ممنون ولی هنوزم به این شیوه مشکوکم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *