۷ کاری که معلمان فقیر به خوبی انجام می دهند

نکات مهم قبل از مطالعه این مقاله ( ۷ کاری که معلمان فقیر به خوبی انجام می دهند ) :

۱- منظور ما از فقر؛ صرفا فقر مالی است.

۲- اگر شما عزیز بزرگوار اکنون معلم هستید و احساس می کنید که یک معلم نباید صحبت از مسائل مالی کند. لطفا این مقاله را مطالعه نکنید. چون ما اعتقاد داریم کسب درآمد قابل توجه حق تمام معلمان و اساتید است. البته این درآمد باید ویژگی های زیر را داشته باشد.

  • حلال باشد.
  • در شان و جایگاه یک استاد یا معلم باشد.
  • به وظیفه ی معلمی یا استادی (اگر در حال اشتغال در سیستم آموزشی هستید) آسیبی وارد نکند.

 

۷ کاری که معلمان فقیر به‌خوبی انجام می‏دهند!

هرکسی در زندگی بر اساس فروش کالا یا خدمات، پول به دست می‌آورد وزندگی خود را می‌گذراند. نانوا از طریق فروش نان و بیل گیتس از طریق فروش نرم‌افزارهایی که برنامه‌نویسی کرده است. شاید عجیب باشد اما همه مردم را می‌توان به فروشنده و خریدار تشبیه کرد؛ اما بحث اصلی ما فروش خدمات معلمان است. معلمان با فروش علمی که دارند به گذران زندگی می‌پردازند؛ اما نکته‌ای که وجود دارد این است که آیا همه معلمان فروش خوبی دارند؟! در طی این سال‌ها یکی از دغدغه‌هایی که من داشتم این بوده که چه‌کاری می‌توان انجام داد تا درآمد یک دبیر بالاتر برود؟

بنابراین شروع کردم به تحقیقات میدانی و پرسش مستقیم از دبیرانی که درآمد بالایی دارند و پرسیدم که شما چه‌کاری انجام می‌دهید که درآمدتان از سایر معلمان بالاتر است؟ البته واضح است که آن‌ها مایل نبودند که راز کارشان فاش شود و در پاسخ به سؤال من فقط موارد بدیهی می‌گفتند اما در بین صحبت‌هایشان نکات و ترفندهای جالبی را برای بهتر شدن روش تدریسم یاد گرفتم. اتفاق مهم‌تر این بود که کتاب‌های بازاریابی را مطالعه کردم و در آخر هم در کلاس‌های مهارتی مختلف شرکت کردم ازجمله: سخنرانی و فن بیان، بازاریابی، روش تدریس و …

دوست دارم که در این مقاله از ۷ موردی صحبت کنم که درنتیجه تلاش‌ها و تحقیقاتم فهمیده‌ام معلمان فقیر انجام می‌دهند که اوضاع مالی خوبی ندارند:

 

کار اول: معلمان فقیر دایناسوری تدریس می کنند.

یکی از سخنرانان پر طرفدار کشورمان (دکتر انوشه)به نقل از یکی از افسران راهنمایی و رانندگی گفتند که علت اصلی تصادفات جاده‌ای این است که رانندگان امروز (جوانان امروز) با ماشین‌های فردا (پورشه یا ماشین‌های لوکس) در جاده‌های دیروز (جاده چالوس) در حال رانندگی هستند. دکتر انوشه این موضوع را به تربیت و آموزش هم تعمیم دادند و گفتند که معلمین نسل گذشته (دهه ۴۰ یا ۵۰) در حال تربیت نسل امروز (دهه ۷۰ و ۸۰) هستند برای فردا (سال ۱۴۳۰)! و این شکافی که میان این سه نسل و بازه زمانی وجود دارد باعث می‌شود که هم بچه‌ها نسبت به آموزش و تربیت بی‌علاقه شوند و هم معلم‌ها و پدر مادرها در تربیت کردن بی‌انگیزه.

ما با یادگیری روش نوین تدریس به راحتی می توانیم این مشکل را حل کنیم. بدون شک اگر تغییر نکنیم ما هم به‌زودی مثل دایناسورها منقرض خواهیم شد. یکی از ویژگی‌های معلمان فقیر این است که روش تدریسشان برای n سال پیش است و جالب اینجاست که از درآمد پایینشآن‌هم گله‌مند هستند! اگر تدریس شما خوب باشد برکت زندگی و اوضاع کاری شما خوب خواهد شد چون از شما می خواهند تا در جاهای بیشتر و با مبالغ بیشتری تدریس کنید

 

کار دوم: معلمان فقیر انگیزه را می کشند

حتما این ضرب‌المثل قدیمی را شنیده اید:

مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد

این ضرب المثل همیشه درست نیست ؛ و بهتر بگویم برای کسی که می‌خواهد موفق شود کاملاً بی‌معنی! درست آن این است:

صاحب سخن (مدرس) باید مستمع (مخاطبش) را بر سر ذوق آورد …

راه بر سر ذوق آوردن مخاطبان این است که انگیزه را در آن‌ها بالا ببرید. اگر یک معلم توانایی و مهارت افزایش انگیزه مخاطبانش را ندارد؛ بهتر است که شغل دیگری را انتخاب کند چون هم خودش عذاب می‌کشد و هم حوصله شخص مقابل را سر می‏برد. خبر خوبی که برای شما دارم این است که افزایش انگیزه در مخاطبان؛ یک مهارت تدریس است و تقریباً هر مهارتی را می‌توان یاد گرفت.

این درست نیست که ما دائما از نبود انگیزه در مخاطبان خودمان گله کنیم. باید بدانیم که برای رسیدن به اهداف باید مسئولیت ۱۰۰ درصدی موفقیت و شکست خودمان را بپذیریم

 

معلمان فقیرکار سوم: معلمان فقیر یک بقالی کوچک در نقطه ای دور افتاده دارند 

تا حالا از خودتان پرسیده‌اید که چرا مردم دوست دارند یک چیپس را از فروشگاه های زنجیره ای بزرگ بخرند تا اینکه از یک بقالی کوچک؟

میان این دو چیپس، هیچ تفاوتی ازنظر قیمت، طعم، کارخانه تولیدکننده و … وجود ندارد؛ تفاوت فقط در برند فروشگاهی است که شما از آن خرید می‌کنید. این فروشگاه‌های زنجیره توانسته‌اند به شکلی خودشان را معروف کنند که شما مجاب شوید که مسافتی زیادی را برای خرید از آن‌ها طی کنید! البته شاید خیلی از دبیران فکر کنند که اگر بخواهند معروف شوند باید هزینه زیادی را متقبل شوند ولی اگر راه درست برند سازی را بدانیم می‌توانیم با هزینه بسیار پایین خودمان را پیش مخاطبانمان معروف کنیم و به‌اصطلاح خودمان را جا بی اندازیم.

 

کار چهارم: معلمان فقیر هنوز DOS هستند!

همان‌طور که اشاره کردم در دنیای امروز اگر تغییر نکنیم، بدون شک شکست نمی‌خوریم؛ بلکه نابود می‌شویم.

در آینده‌ای نه‌چندان دور فقط معلمانی دارای شغل و درآمد خوب خواهند بود که اولاً به‌روز باشند و ثانیاً با استفاده از هوش هیجانی که دارند تدریس کنند. چون تنها مزیت انسان نسبت به ربات‌ها این است که انسان‌ها احساس دارند ولی ربات‌ها نه! بحث داغ این روزها این است که روبات‌ها تا چه حد کار انسان‌ها را انجام خواهند داد؟! یادمان باشد که امروزه مردم از سیستم‌عامل Windows و یا Macintosh استفاده می‌کنند نه از DOS! شما چطور؟

 

کار پنجم: معلمان فقیر ارتباط موثر بلد نیستند

همیشه این سؤال برای من بوده است که چرا در نگاه اول از بعضی بیشتر خوشم می‌آید و نسبت به برخی دیگر حس جالبی ندارم. این موضوع ادامه داشت تا زمانی که من با مقوله ارتباط مؤثر آشنا شدم. معلمان کاریزماتیک، بخش عمده جذابیت خودشان را، مدیون نحوه صحیح برقراری ارتباط با مخاطبانشان هستند.

مسئله‌ این است که اگر دانش آموزان و مخاطبانتان، از شما خوششان بیاید (یا به قول خودشان با شما حال کنند) درس شمارا بیشتر می‌خوانند و اگر کسی (مثلاً دوستشان) نیاز به دبیر داشت؛ به‌احتمال‌زیاد شمارا به ایشان برای کلاس خصوصی معرفی می‌کنند و به همین راحتی اسم شما بر سر زبان‌ها می‌افتد و درآمدتان بالاتر می‌رود.

 

کار ششم: معلمان فقیر فن بیان افتضاحی دارند

استیو جابز جمله جالبی دارد: نحوه ارائه هر چیز، اهمیت آن موضوع را مشخص می‌کند. یکی از راه‌هایی که می‌توانید متوجه شوید که فن بیان و نحوه ارائه شما خوب است یا نه؛ این است که یک‌بار موقع تدریس صدای خود را ضبط کنید؛ اما همین‌جا کار تمام نمی‌شود بلکه اگر شما حاضر شدید صدای خودتان و نحوه سخنرانی خودتان را موقع تدریس گوش کنید و لذت ببرید و درنهایت هم به آن از ۱۰ امتیاز، حداقل ۸ بدهید؛ من به شما تبریک می‌گویم چون شما جزو ۲۰ درصد برتر دبیران کشور هستید؛ و فن بیان شما در حد لالیگا است اما متأسفانه فن بیان برخی از دبیران در حد لیگ دسته چهارم هم نیست!

 

کار هفتم: معلمان فقیر فکر می کنند بازاریابی کار کثیفی است

شما یک محصول ارزشمند دارید و آن‌هم علم و تدریس شماست. می‌خواهید با فروش بهتر و بیشتر؛ به مخاطبانتان کمک کنید که نتیجه عالی بگیرند

بااین کار هم شما ازنظر سطح درآمد وزندگی ارتقا پیدا می کنید و هم مخاطب شما چیزهای بیشتری یاد می گیرد. پس چه اشکالی دارد که شما خدمات خودتان را به‌طور مؤثر و با بودجه کم بازاریابی کنید تا بتوانید به اهداف خودتان در زندگی دست پیدا کنید. معلمان فقیر فکر می‌کنند که بازاریابی خدماتشان کار خوبی و جالبی نیست به همین خاطر هم چنان فقیر می مانند

آموزش معلمان

 

53 thoughts on “۷ کاری که معلمان فقیر به خوبی انجام می دهند

  1. زهره says:

    سلام و عرض ادب خدمت حضرت عالی،اتفاقا مطالبتون واقعا بدلم نشست، دیدتون نسبت به شغل معلمی خیلی ظریف و منحصر بفرده،

    من به عنوان یه معلم زبان با ۱۴ سال سابقه، تونستم بچه ها رو به زبان انگلیسی علاقمند کنم و خداروشکر خیلیم منو دوست دارن،درست گفتن که شغل معلمی عشقه،یعنی بیشتر اجر معنوی داره تا دستمزد مالی بالا و عالی،
    برادرای من خداروشکر همشون دکتر ،پزشک و مهندسن،و وضع مالیشون عالی یا فوق عالیه،
    من هم نه حسودم نه اهل مقایسه ،ولی متاسفانه دخترم شاید خیلی چیزا رو تو فکرش مقایسه کنه،
    مثلا ماشین نداشتنمون،و اینکه دایی پزشکش ۳ تا ماشین خیلی خوب داره،
    سفرای داخلی ما رو با سفرای خارجی اونا و الی ماشاالله …….

    متاسفانه فرزندان فرهنگیا تو جو فامیل از لحاظ مالی همیشه سرافکنده ترن……😔😔😔

    همین چند روز پیش بود دختر ۸ سالم بمن گفت مامان فکر کنم آرزوی ماشینو خونه داشتن رو باید ببریم اون دنیا……….

    واقعا دردآوره……….امیدوارم دزدای بی وجدان این آب و خاک زودتر سیرمونی بگیرن و دراکولابودنشونو کنار بذارن……..

  2. hamzeh707 says:

    سلام…ولی اگه اضافه کار بگیریم ..وقت مطالعه و اینا هم نداریم..کیفیت تدریس ما هم میاد پایین..بعدشم اضافه کاری توی تدریس آدمو فرسوده میکنه بخصوص در ابتدایی همش باید رو پاهامون بایستیم

  3. سایت تدریس خصوصی says:

    سلام
    ممنون از مطالب خوبتون
    مدرسین هم می تونن با فعالیت در زمینه تدریس خصوصی در کنار کار اصلی خودشون درآمد قابل توجهی کسب کنن. شاید درآمد یک مدرس هیچ وقت به اندازهی بعضی از مشاغل دیگر نشود (چون وقت مدرس برای تدریس محدود است) ولی حتی مدرسین به نسبت وضعیت کنونی خودشان می توانند تغییر ایجاد کنن و درآمدشون رو افزایش بدن.
    با تشکر

  4. mohamadiyan says:

    کدوم معلم با دوساعت تدریس خداتومن پول درمیاره؟؟؟؟
    منظورتون شیادان کنکوره؟؟؟؟
    هروقت حقوق معلم ابتدایی در کشورما شرافتمندانه بود، اونموقع دم از این حرفها بزنید.

  5. saleh says:

    این سوال رو جواب بدین که چرا درجامعه ی ما معلم نزد هیچکس ارزش نداره. هرجا می شنون که طرف معلمه؛ میگن بیچاره حقوقش کمه.
    خب یکی نیست بگه حقوقش بخاطر همین کوته نظری های امثال شما کمه وگرنه کسی که به بچه های شما درس میده، چرا نباید تامین باشه که بره اضافه کاری و فرسوده بشه.
    جناب حافظی : ۹۹ درصد دوندگی های معلم ها در ساعات غیر تدریس به خاطر اقتصاد بی نظم کشورمونه .و گرنه دلیل نداره که معلم مدرسه بشه سرویس دانش آموزای خودش!!!!!

  6. سالار says:

    سلام تدریس دایناسوری واقعا اصطلاح جالبی بود و مرا به فکر فرو برد. دلم می خواد شما رو به تمام معلم هایم معرفی کنم. شاید شما فرزند اون ها حساب بشوید اما به نظرم خیلی بهتر و بیشتر می دانید. از طرفی خجالت می کشم و می ترسم به آن ها بر بخورد.

    • محمد حافظی نژاد says:

      سلام
      مدافع حرم عزیز
      این تاکید؛ یک قدم کوچک است برای حفظ زبان اصیلمان
      البته واقعیت این است که از آهنگ کلمه ی امرداد هم لذت بردم و به دلم نشست و خواستم این لذت را با شما تقسیم کنم

  7. علیرضا says:

    جناب حافظی نژاد

    با سلام
    ممنون از مطلبی که مرقوم فرمودید.
    باید عرض کنم ماهیت شغل معلمی بیشتر با فقر سنخیت دارد تا ثروت. مباحث مارکتینگ و بازاریابی در هر شغلی می تواند مطرح شود، از جمله شغل معلمی.
    در اینترنت نیز مقالات بیشماری درباره بازاریابی دوره های آنلاین، ایی لرنینگ و مانند آن منتشر است که می توانید به زبان انگلیسی مطالعه فرمایید.
    اما اساساً برای ثروتمند شدن باید به دنبال راه های بهتری بود، نه تدریس. اگر در کشور ما معلم ثروتمند پیدا کردید، سلام مرا هم به ایشان برسانید. اگر معلمی مال و ثروتی به دست آورده یقیناً از راه ها و منابع دیگری بوده، نه تدریس.

    با تشکر – علیرضا

  8. محمود جعفری says:

    با سلام و سپاس از خدمات خوبی که عرضه می کنید. سؤالی دارم که اگر لطف کنید جواب دهید از شما ممنون می شوم:
    من در یکی از دانشگاه ها تدریس می کنم. برای همان مضمون کتابی را تدوین کرده ام که هم خودم و هم دوستانم آن را درس می دهند. اما شاگردان از درس دوستانم بیشتر از من رضایت دارند؟ نتوانستم بدانم مشکل در چیست؛ روش تدریس، فن بیان، مهارت ارتباطی، یا…؟

    • melika says:

      سلام. من مدرس زبان انگلیسی هستم و البته در موسسه تدریس میکنم. اما معمولا بچه ها در بین بقیه ی کلاس ها به شدت طرفدار کلاس من هستن. بخشی از دلیل این موفقیت رو مدیون سوالی هستم که هر ترم حتما حداقل یک بار هم که شده از بچه ها میپرسم. “ازشون میخوام نظرشون رو طولانی راجع به کلاس بنویسن. نقاط ضعف، نقاط قوت، پیشنهاد….” حتی گاهی وقتا براش نمره هم قایل میشم وقتی میبینم بچه ها زیاد مشتاق به نوشتن نیستن. گمان میکنم این روش به شما کمک میکنه. اگر این کمکی نکنه باید خودتون دست به کار بشین و یکی یکی با صبر و حوصله تمام نکات گفته شده رو توی کلاستون چک کنید. موفق باشین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *