آوای تدریس شماره ۹
موضوع : چند اشتباه بزرگترها که آینده کوچک ترها را خراب می کند
برخلاف تمام فایل های صوتی که تاکید می کنم در اختیار دیگران قرار دهید از شما می خواهم تا این فایل صوتی را فقط خودتان گوش دهید. چون حرف هایی گفته ام که با دیدگاه عمومی جامعه تناقض دارد.
لطفا به خودمان قول بدهیم که اشتباهات گفته شده در این فایل صوتی را انجام ندهیم.
دانلود آوای تدریس شماره ۹ با لینک مستقیم حجم:۵ مگابایت مدت: ۸:۲۰ دقیقه
متن این آوای تدریس
آوای تدریس شماره ۹
این آوای تدریس اسم ندارد! راستش اصلاً مانده بودم اسمش را چه بگذارم. اسمش را باید چه گذاشت؟!
آدمهایی که ۱۲ سال در سیستم آموزشی بهترین لحظات عمرشان، کودکیشان و نوجوانیشان را میگذارند و بعد از ۱۲ سال(حالا ما دانشگاه را در نظر نمیگیریم حالا آن ۴ سال و ۶ سال و ۷ سال را در نظر نمیگیریم) آدمهایی بیرون میآیند که عموماً توانایی اداره زندگیشان را ندارند، توانایی اینکه کسب درآمدی کنند، ندارند؛ توانایی اینکه سودی به حال جامعه برسانند، ندارند. واقعاً دلم میسوزد به خاطر اتفاقاتی که میافتد. نمیشود گفت که چه کسی مقصر است. ما در دنیایی زندگی میکنیم که همهچیز به هم وابسته است. ما در یک جهان هولوگرافیک زندگی میکنیم. هرجایی نقصی داشته باشد بالاخره این چرخه آن ضرر را به آن آدمی که آن نقص را ایجاد کرده برمیگرداند. نمیتوانیم بگوییم خانواده مقصر است و نه میتوانیم بگوییم سیستم آموزشی مقصر است. هر دو مشکلدارند، نمیتوانیم بگوییم دولت مشکل دارد، نمیتوانیم بگوییم مردم مشکلدارند. چون دولتها معمولاً برآیندی از مردم هستند. باید بگوییم جو کلی جامعه به این سمت است. دوست ندارم حرفهای تکراری بزنم و فقط چند اشتباهی که عموماً انجام میدهیم را خدمت شما عرض میکنم تا دیگر این اشتباهات را انجام ندهیم. اشتباهاتی که بهراحتی ممکن است خودمان متوجه آن نباشیم و سرنوشت کوچکترهای ما را عوض کند و چیز دیگری رقم بزند. پس ما اینجا اشتباهات رایج را میگوییم و بیایید به هم قول بدهیم که اشتباهاتی که من الآن آن را خدمت شما عرض میکنم را دیگر تکرار نکنیم.
اولین اشتباه:
به بچههای کوچک خیلی میگوییم مراقب باش! مواظب باش! مراقب باش زمین نخوری! مراقب باش آن را نزنی!
این حرف را نزنیم، آنها را ترسو بار نیاوریم. بگذارید زمین بخورند و خودشان بلند شوند، بگذارید اشتباه کنند.
«هیچچیزی بهاندازه شکست تولید موفقیت نمیکند.»
پس خواهش میکنم، خواهش میکنم اینقدر نگوییم مراقب باش، مراقب باش. از آن بچهی کوچک دوساله تا نوجوان و جوانمان. یک مقداری گفتن این کلمه را کمتر کنیم.
دومین اشتباه:
دومین اشتباهی که آن را برای کوچکترها انجام میدهیم، این است که برایشان سلسلهمراتب منظم تعیین میکنیم. “خوب، برو درس بخوان دورهی ابتدایی، دورهی راهنمایی، دبیرستان و بعد برو دانشگاه؛ بعد یا دکتر شو یا یک مهندس”. خوب، بعدش چه؟
در کتابی میخواندم که سیستم آموزشی ما زمانی طراحیشده که طول عمر آدمها ۳۵ سال بوده، ولی الآن که طول عمر انسانها بین ۷۰ تا ۷۵ سال است[۱]،، پس حالا بعدازاین که این دورههای آموزشی تمام شد، چه؟ آیا نمیخواهند دیگر چیزی یاد بگیرند؟
یادگیری باید در طول زندگی آدمها وجود داشته باشد. یادگیری باید آزادانه باشد. هرکسی هر چیزی را که دوست داشت!
آخر مگر ممکن است آدمها هرکدام یک DNA خاص خودشان رادارند، آدمها هرکدام یک اثرانگشت خاص خودشان رادارند، مردمک چشمشان باهم فرق دارد، هرکدام از ما ۱۰۰ بیلیون نورون و رشته عصبی در مغزمان داریم که هرکدام از آنها در آدمهای مختلف بهصورت های مختلفی باهم دیگر شبکه شدهاند و همین است که آدمها اینقدر باهم متفاوتاند. پس چه طور ممکن است برای آدمهایی که اینقدر باهم متفاوت هستند ما یک نسخهی شبیه به هم دیگر بچینیم. واقعاً من خودم را آماده کردهام که اگر روزی فرزندم به من گفت که:
«من نمیخواهم بروم مدرسه!»
با او کنار بیایم و دنبال راه های جایگزین برایش میگردم. به نظر من اینکه آدمها در یک سلسلهمراتب خاص و تعیینشده از قبل توسط والدین، دولت و جامعه پیش بروند این با خلقت بشریت در تضاد است چون خداوند انسانها را آزاد آفریده است. خوب ما که نمیتوانیم بگوییم الآن کسی مدرسه نرود دانشگاه نرود و سلسلهمراتب را طی نکند. نه من این را نمیگویم. حداقل یک مقداری به آنها آزادی بدهیم و از چیزهای کاملاً چیدمان شده و دیکته شده به آنها جلوگیری کنیم. آدمها را ناتوان بار میآورد.
مگر کم هستند بچههای ۱۳ – ۱۲ سالهای که همین الآن در ایران خودمان، چون شرایطشان ایجاب کرده است اینها الآن سرپرست یک خانوادهاند؛ یا در روستاهای ما، در سنین پایین کشاورزی و دامپروری میکنند. اینها کارهای پیچیدهای است نباید آن را دستکم گرفت و چرا خیلی از بچههای شهر ما، حتی در سن ۳۰ سالگی، واقعاً هیچ توانایی؛ نه اداره زندگی رادارند و نه هیچچیز دیگری را؟!
پس بازهم خواهش میکنم این اشتباهی که همهچیز را بهصورت سلسلهبندی شده و دیکته شده به بقیه بگوییم را دیگر تکرار نکنیم.
اشتباه سوم:
اشتباهی بعدی که در حال صورت گرفتن است، این است که از صورت مفاهیم بسیار زیبایی مثل «صبر»، «گذشت» و «توکل» ما سوءاستفاده میکنیم.
- یادم است یکزمانی وقتی شکست میخوردیم میگفتند:” صبر کن.” و این صبر کردن یعنی بیخیال باش!
- اگر کارها را به دلیل بیبرنامگی خراب میکردیم و همهچیز به هم دیگر گره میخورد، میگفتند:” توکل کن.” یعنی تنبل باش و بیبرنامه!
- اگر به ما ظلم میشد به ما میگفتند:” گذشت کن.” یعنی ترسو باش!
مفاهیم صبر، گذشت و توکل؛ اینها مفاهیم بسیار ارزشمندی هستند که اگر نبودند، نظم جهان به هم میریخت. ولی باید اطلاعات بیشتری درزمینهٔ اینها کسب کنیم و از اینها سوءاستفاده نکنیم. اگر از این کلمات سوءاستفاده کنیم نتیجه این میشود که فرزندان آینده این جهان آدمهای بیعرضهای خواهند بود.
اشتباه چهارم:
و آخرین اشتباهی که میخواهم خدمتتان عرض کنم این است که زیاد به کوچکترها نگوییم:
«من نگران توأم، من استرس تو رادارم.»
بهجای اینها بگویید: «من دوستت دارم، من به تو اعتماد دارم.»
چرا حس بد خودمان را به آنها منتقل میکنیم؟ چرا آنها را از آینده میترسانیم؟ آینده روشن است، آینده را باید خود بچهها بسازند، آنها هستند که تعیین میکنند آیندهشان به چه صورت باید باشد. ما فقط بهعنوان یک مشاور باید به آنها امید بدهیم نه اینکه دائماً آنها را بترسانیم. جالب اینجاست نظم جهانی به این صورت است که اگر از چیزی بترسیم، سرمان میآید. پس خواهش میکنم این موارد و اشتباهات رایجی که بهوفور خیلی از ما دچارش هستیم را دیگر انجام ندهیم.
موفق و پیروز باشید تا آوای تدریس بعد خدانگهدار…
[۱] کتاب ۱۷ دروغ و یک حقیقت نوشته ی استیو چندلر
?? ممنون
من تازه با وبلاگ شما آشنا شدم. پسری دارم که قبل از دو سالگی خودش تونست خوندن اعداد تا بیست و کل حروف فارسی و کل حروف انگلیسی رو یاد بگیره و جالبه حروف انگلیسی رو به ترتیب از انتهای حروف به اول حروف هم میخونه از حفظ.
ما باهاش کاری نکردیم خودش با وسایل بازیش اینا رو یاد گرفته و دوست دارم بیشتر باهاش کار کنم. واقعیتش برای من اد گرفتن مطالب اینچنینی در درجه اول اهمیت نیست ولی مطالب مربوط به هوش عاطفی که در وبلاگتون بود و اشتباهاتی که خیلی عالی در این مقاله راجع به ان صحبت کردید برایم مهمن و در خلال آموزش میخوام اینا رو بهش یاد بدم.
فقط نمی دونم آیا میشه رو بچه دوساله کار کرد که خوندن کل کلمات رو یاد بگیره. براش مشکل ایجاد نمی کنه در آینده؟ وقتی قرار باشه بره مقطع ابتدایی و از صفر براش تدریس کنن؟
باسلام سرکار خانم افشار
بابت داشتن همچین فرزندی به شما تبریک می گویم
شروع آموزش رسمی از این سن را پیشنهاد نمی کنم.
یعنی اگر قرار است چیزی به کودک آموزش دهید باید کاملا غیر مستقیم باشد. یعنی نگویید بیا بهت فلان چیز را یاد بدهم. بلکه بگویید بیا بازی کنیم و در حین بازی کودک خودش یاد می گیرد.
کودک باید اجازه ی تمام کردن و شروع کردن بازی را داشته باشد.
کاملا آزادش بگذارید. به قول ابن سینا اگر تربیت ما جلوی رشد بچه ها نگیرد آن ها سعادتمند می شوند.
در ادامه پنج توصیه ی ابن سینا برای خردسالان را عرض می کنم.
۱- محبت و اعتدال در رفتار
۲- غذای خوب
۳- نوشیدنی سالم
۴- شرایط خواب مناسب
۵- نظافت
می بینید که ابن سینا برای کودک زیر چهار سال صحبتی از تربیت رسمی نکرده است. همین که شرایط آرام و زمینه ی اکتشاف جهان برای کودک فراهم باشد کافی است.
خرید کتاب های عکس دار و اسباب بازی های مناسب را توصیه می کنم
موفق باشید
سلام خیلی عالی بود این متن
حرف دلم رو زدین واقعا فوق العاده بود
خیلی دوست دارم برای ۵ دقیقه هم که شده بتونم با آقای حافظی نژاد خصوصی صحبت کنم اگر ممکنه ایشون به ایمیل بنده پیامی رو بدن حتما میخونم و منتظر هستم کاری که دارم کاملا مرتبط به کار ایشون و بی ربط به این متن هست البته
ممنون
مثل همیشه عالی
http://www.vri.ir
سلام عالی بود . ممنون
بحث خوبی بود، ولی اصلاً برای مشکل فعلی، شما راهکاری ندادید. منظور بنده این است که شما راهی برای پیشگیری این مشکل در آینده ارائه دادید(که خیلی خوب است) ولی داروئی برای درد فعلی تجویز نکردید.
ضمناً با عرض پوزش و با کامل احترام به شما، خواهشمند است از این پس بحثهای خود را با حداقل کلمات مطرح نمایید و از بسط بی مورد آن بپرهیزید؛ زیرا در صورت تفصیل بی فایده بحث، مخاطب خسته میشود.
موفق باشید
جناب آقای اصغر سلام
از اینکه نظر خود را مطرح کردید از شما بسیار سپاسگزاریم
از صحبت شما بسیار تعجب کردم (نبود راهکار، پرهیز از بسط بی مورد!)
از شما خواهش میکنم یکبار دیگر به فایل صوتی گوش دهید مطمئنم نتایج بسیار خوبی خواهید گرفت
موفق باشید
سلام آقای مرتضائی
نمیدانم شما کدام فایل صوتی را گوش داده اید(!)؛ ولی در فایل صوتی حاضر اصلاً راهکاری برای مشکل الان و موجود و فعلی ارائه نشده، درست است که پیشنهاداتی برای حل مشکل در آینده داده شد، ولی برای مشکل فعلی که این همه باسواد بی هنر(!) داریم، ارائه نشده، حداقلش اینه که بنده چیزی نشنیدم!
ضمناً کلاً بحث های آقای حافظی نژاد خوب هستند ولی بعضاً بحث را تفصیل میدهند که خارج از حوصله افراد کم حوصله ای مثل بنده است!
موفق باشید
عالی و بی نقص مثل همیشه ، ممنون جناب حافظی نژاد ، من سایت روش تدریس رو دنبال میکنم ، از مطالب جالبتون استفاده می کنم و سایتتون رو خیلی دوست دارم ، معلمی با این روش ها تعریف میشه !
من خیلی وقته که موقع برنامه ریزی برای فعالیت های کلاسی به جای این که فکر کنم فردا تو کلاس چه کاری کنم به این فکر می کنم که چه کاری نباید بکنم ! سعی می کنم هر روز از کارهای نبایدم کم کنم ! خدا رو شکر کلاس شاد و زنده و پویایی دارم ! مطالب سایتتون واقعا انرژی بخشه و هر بار هر مطلبی می خونم خدا رو شکر می کنم که معلمم ! ممنون
متشکرم آقای حافظی نژاد عزیز! من نیز معتقدم که اگر آرامش و حس خوب بچه ها نسبت به خودشان را خراب نکنیم خودشان بهترین راهها را خواهند ساخت…احسنت بر شما
و یک سوال آیا شما منبعی برای کسب دانش و بینش بهتر نسبت به کیفیت فضای آموزشی سراغ دارید؟ پسرم در یک مدرسه دولتی تحصیل میکند و امسال فضایی که به کلاس آنها تعلق یافته فضایی بسیار کم عرض و کشیده هست، میخواستم برای تلطیف این نقطه ضعف فضا دو آینه بزرگ برای دو سمت دیوار سفارش بدهم ولی نگرانم که برای فضای آموزشی پسرهای دبستانی حواس پرت کننده باشد. شما در این مورد اطلاعاتی دارید؟ ممنون میشوم پاسخ بدهید
سلام سرکار خانم عزیزی
آینه خیلی بزرگ در کلاس دو اشکال عمده دارد:
۱-خطرناک است چون احتمال شکستن آن وجود دارد
۲-حواس پرت کن است. حتما می دانید که زمانی که دو آینه در مقابل هم هستند بی نهایت تصویر ایجاد می شود و مطمئنا این تصویر از هر درس و معلمی جذاب تر است!
پیشنهاد:
۱-حتما معلم در کلاس راه برود
۲-دیوار های کلاس با روزنامه دیواری های ساخت دانش آموزان، پوستر های علمی و عکس های خود دانش آموزان تزیین شود
۳-جای دانش آموازن به مرور عوض شود تا عدالت حفظ شود
موفق باشید
متشکرم برادر…شما انسان شریفی هستید.
سلام . ببخشید دخالت می کنم اما یکی از راه کار های اینکه کلاس از حالت نامتوازن کشیدگی اش خارج شود بهتر است از رنگ روشن تر در طرفین استفاده شود و یا یک سری تصاویر و یا مناظری که دید به بیرون را تداعی می کنند استفاده شود به شرط اینکه حواس دانش آموزان را پرت نکند .
با تشکر معلمی ابتدایی و دیزاینر ساختمان (معمار)