جشنواره الگوهای برتر تدریس و ۸ نقد کوتاه

جشنواره الگوهای برتر تدریس کار زیبایی است که هر ساله به همت وزارت آموزش و پرورش برگزار می شود.

جشنواره الگوهای برتر تدریس بارویکرد روش های نوین تدریس برگزار می شود و به استفاده از رسانه های آموزشی اهمیتی خاصی می دهند.

اصل کار خیلی خوب و زیباست اما من محمد حافظی نژاد به عنوان یک بیننده ی فعال که بسیاری از تدریس های جشنواره الگوهای برتر تدریس را از نزدیک دیدم به نکاتی برخوردم. اگر شما برگزار کننده یا شرکت کننده در جشنواره الگوهای برتر تدریس هستید حتما این موارد را در نظر بگیرید.

نکات مهم:

  1. برخی از آنچه گفته می شود برگرفته از نظرات شما عزیزان است.
  2. این جشنواره خوبی های بسیاری دارد. (اگر بخواهم از خوبی ها بگویم باید چندین برابر این نوشته از خوبی ها بنویسم) اما در این نوشته بیشتر به نقد جشنواره الگوهای برتر تدریس می پردازم و پیشنهاد هایی برای حل آن خواهم گفت.
  3. هدف کیفیت بخشی به جشنواره الگوهای برتر تدریس است.
  4. به عنوان عضوی از جامعه ی معلمان از همه ی دست اندکاران و مسئولین این رویداد زیبا و مفید متشکرم. به خصوص عزیزانی که از نزدیک شاهد فعالیت شبانه روزیشان بودم ( برخی از عزیزان در سه شب برگزاری جشنواره زودتر از ساعت ۲ نیمه شب نخوابیدند و مشغول تلاش برای برگزاری هر چه بهتر جشنواره الگوهای برتر تدریس بودند) و وظیفه ی خودم می دانم که از این بزرگواران تشکر کنم.

جناب آقای افشانی : مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری وزارت آموزش و پرورش

جناب آقای دودانگه: معاون دفتر آموزش متوسطه نظری وزارت آموزش و پرورش

و جناب آقای شیرزادی: از کارشناسان مقطع متوسطه وزارت آموزش و پرورش

 

نقد ها و نکات کاربردی برای جشنواره الگوهای برتر تدریس

۱- رسانه زدگی:

برخی معلمان آنقدر از رسانه های مختلف استفاده می کردند که فقط باعث گیج شدن دانش آموز می شد.

مثلا معلمی را دیدم که برای یک مبحث کوچک تمام موارد زیر را استفاده کرد:

  • اسلاید
  • نرم افزار آموزشی و تخته ی هوشمند
  • آزمون آنلاین
  • کارت های بازی
  • شکلک هایی که از قبل آماده شده بود
  • تخته وایت برد
  • روزنامه دیواری
  • برگه های تقلب که قبلا طراحی شده بود

تمام این رسانه ها یک چیز را تکرار می کردند. و گاهی این تکرار مخاطب را گیج می کرد. نگرانی و استرس خود معلم در استفاده از این همه رسانه هم عجیب بود این رسانه زدگی باعث شده بود تا مسیر نگاه های معلم  پراکنده شود. معلم نمی دانست به کجا نگاه کند گاهی به تخته ی هوشمند، گاهی به تخته وایت برد، گاهی به لب تاپ، گاهی به ساعت بزرگی که زمان تدریس را نشان می داد، گاهی به آن همه کاغذهای رنگی و بازی هایی که همه را باید انجام می داد و گاهی هم به  دانش اموزان . این گیجی نشانه ی مشخص رسانه زدگی است. ای کاش به میزان لازم از رسانه ها استفاده کنیم.

البته استفاده ی خوب و حرفه ای از رسانه هم بحثی دیگر است. ای کاش همه ی معلمان روش ساختن اسلایدهای حرفه ای را می دانستند.

۲-حجم محتوای نامناسب:

به نظرم حجم محتوا برای نیم ساعت تدریس زیاد بود. و همین امر باعث می شد تا عموما با کمبود وقت روبرو بشوند. البته معلمان در انتخاب محتوا نقشی نداشتند. امیدوارم برگزار کنندگان حجم محتوای کمتری را پیشنهاد بدهند.

 

۳-کارهای کلیشه ای:

این مسابقات همزمان شده بود با میلاد امام رضا (ع) اینکه در ابتدای تدریس به این موضوع پرداخته شود کار پسندیده ای است. اما شاهد آن بودیم که بسیاری از معلمان اصرار داشتند که همه ی دانش آموزان بایستند و صلوات خاصه ی امام رضا خوانده شود. با توجه به اینکه وقت محدود بود یک سلام ساده رو به حرم آقا کافی بود.

سایر کارها که انجام ندادنش ضرری به تدریس نمی زد

  • حضور و غیاب طولانی و داستان وار. گاهی درست مثل یک سریال تلوزیونی دانش آموزی دیر می آمد بعد دلیلش مشکل خانوادگی بود و …
  • جایزه دادن های زیاد و غیر عادی. مثلا معلمی قول داد به هر نفر یک تبلت هدیه بدهد!

 

۴-فکری به حال لهجه کنیم!

برخی از معلمان که زبان مادری دیگری دارند در تدریس به زبان رسمی دچار مشکل هستند. و این از نظر داوران یعنی فن بیان خوبی ندارند. در صورتی که حقیقت چیز دیگری است. همین معلم در گویش محلی خودشان بسیار توانمند است. این عزیزان در جشنواره ی الگوی های برتر تدریس مکث های زیادی می کنند. مشخص است که به دنبال واژه می گردند. اما چاره چیست؟ یا باید داوران شرایط خاصی برای این عزیزان در نظر بگیرند  یا اینکه معلمان خودشان را به زبان معیار مجهز کنند تا کیفیت تدریسشان کم نشود. اگر لهجه دارید پیشنهاد می کنم از محصول آموزشی چگونه بدون لهجه صحبت کنیم  که توسط دوست خوبم استاد محمد پیام بهرام پور تهیه شده است استفاده کنید.

 

۵-تدریس فعالی که دانش آموزان فعال نبودند.

گاهی از دانش آموزان می خواستند تا کاری را انجام دهند. اما چون وقت کم بود و دانش آموز هم توجیه نبود خود معلم وارد عمل می شد و کار دانش آموز را انجام می داد.

۶-طرح درسی که طبیعی نیست!

در رابطه با طرح درس مصنوعی و بدون انعطاف خیلی صحبت دارم که فعلا چون مطالعه ی کافی در این زمینه ندارم فقط می توانم بگویم چیز خوبی نیست اما اینکه به جایش چکار کنیم را انشاالله در فرصتی خواهم گفت.

 

۷-مرور درس ها به جای تدریس

آنچه من در جشنواره ی الگوی های برتر تدریس دیدیم بیشتر مرور مباحث بود تا تدریس! مثلا دبیری می آمد و عربی درس می داد. من به عنوان کسی که چیزی از مبحث نمی دانستم توقع داشتم که یک چیز جدید یاد بگیرم. اما این اتفاق فقط در هنگام تدریس دو معلم برای من افتاد. چون سایر دبیران فقط مرور می کردند و دانش اموزان هم معمولا  به محتوا مسلط بودند.

۸-استرس و خشکی دهان

با اینکه عزیزان بسیار با تجربه بودند ولی عموما استرس داشتند. اما دلایل این استرس:

  • نگاه های داوران و مسئولین
  • صحبت با میکروفن جدید که تا کنون تجربه ی آن را نداشتند.(توصیه می کنم در تمرینات قبل از تدریس حتما با میکروفن تدریس کنید تا شرایط مسابقه ی واقعی را برای خودتان ایجاد کرده باشید)
  • عدم تسلط بر تکنولوژی های جدید
  • روبرو شدن با دانش آموزان جدید و گاها نافرمان
  • کمبود زمان
  • و …

تمام این موارد باعث ایجاد استرس در تدریس می شود. کاهش استرس راه های فراوان دارد اما اگر می خواهیم در همان لحظه از خشکی دهان نجات پیدا کنیم. استفاده از یک پاستیل لیمویی چند دقیقه قبل از تدریس راهگشا خواهد بود. پاستیل باعث تحریک غدد بزاقی می شود.

جشنواره الگوهای برتر تدریس

به امید بهترین تدریس ها برای بهترین معلمان ایران

دوستدار شما محمد حافظی نژاد.

8 thoughts on “جشنواره الگوهای برتر تدریس و ۸ نقد کوتاه

  1. زهرا says:

    باسلام و خسته نباشید
    ممنون از زحماتتون
    من سال اول تدریسمه و قصد شرکت در الگوی تدریس برتر دارم اما تمام فوت و فن اون رو نمیدونم.لطفا اگه امکانش هست راهنماییم کنید

  2. حمید خالصی says:

    دوست عزیز
    تصور می کنم شما اصلا به عنوان این جشنواره دقت نکرده اید!
    عنوان آن “جشنواره ی الگو های برتر تدریس ” است نه “جشنواره ی تدریس های برتر “. پس نباید انتظار داشت تدریس طبیعی و برتری را شاهد بود. این جشنواره بر آن است الگوهای برتری را برای تدریس معرفی کند و اما در مورد به اصطلاح نقد چهارم شما با عنوان توهین آمیزش، “باید فکری به حال لهجه کنیم!” باید بگویم اصلا در آموزش زبان انگلیس برای افراد ی با قومیت های متفاوت مانند عرب، لر، کرد، بلوچ ، گیلک ، ترک و غیره استفاده از زبان واسطه ” زبان فارسی ” کلا اشتباه محض است. حالا هم که قومیت های مختلف با زبان فارسی مجبورند زبان انگلیسی را آموزش دهند، خواهشا از شما استدعا داریم هیچ فکری به حال “گویش ها” نفرمایید.( اطلاق “لهجه ها” اشتباه است.) گویش ها، نمک هر زبان هستند تا چه برسد به زبان های فاخر دیگر. دوست گرامی اینکه برخی از معلمان که زبان مادری دیگری دارند نه دلیلی می شود بر اشکال در تدریس به زبان رسمی و نه نقصانی بر فن بیان شان.

  3. کارگران says:

    حرف دل بود متشکرم استاد عزیز
    ولی به قول همکاران بنده جشنواره ی الگوهای تدریس نتوانسته رسالت خودش که همانا بهبود وضعیت تدریس معلمان است را به سرانجام برساند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *