رویکردهای آموزشی ایران به همین مضحکی است؟
رسمیت شناختن رویکردهای آموزشی متنوع یکی از راه های اصلی خروج آموزش و پرورش ایران از بن بست کنونی است.
اکنون در ایران، همه دانش آموزان، فارغ از هرگونه تفاوت فردی، «مجبور» هستند در یک سیستم آموزشی «یکسان»، درسها و دوره های یکسان را طی کنند و فارغ التحصیل شوند. گو اینکه اصطلاح «تفاوت های فردی» هنوز به گوش آموزش و پرورش ایران نرسیده است و تصمیم سازان نظام آموزشی فکر می کنند دانش آموزان، سربازانی هستند که وظیفه یکسانی مانند «تیراندازی به هدف مقابل» دارند و لذا باید همه شان، آموزش های یکسان ببینند؟
اگر این پیشرفت اساسی در آموزش و پرورش ایران شکل بگیرد که «تفاوت های فردی» را به رسمیت بشناسند، آنگاه می توان به نتیجه آن نیز امیدوار بود:
«به رسمیت شناختن رویکردهای آموزشی مختلف»
رویکردهای مختلف آموزشی به ویژه در یکصد سال گذشته مورد توجه اندیشمندان تعلیم و تربیت قرار گرفته است و هم اکنون مدارس پرشماری در سراسر جهان وجود دارند که هر کدام براساس یک رویکرد خاص آموزشی اداره می شوند.
۱- رویکرد انسان گرا
در زندگینامه آلبرت اینشتین آمده است که او در دو مدرسه رسمی روزگار خود نتوانست دانش آموز موفقی باشد و اخراج شد. در آن زمان ، مدرسه ای در مرز سوئیس و المان تاسیس شده بود که با رویکرد «انسان گرا» و بر مبنای دیدگاه های «یوهان هانریش پستالوزی » (۱۷۴۶–۱۸۲۷) اندیشمند تربیتی، اداره می شد.
این مدرسه برخلاف رویکردهای متداول و رسمی آموزشی، بر تفاوت های فردی و احترام به فردیت کودکان تأکید داشت و دانش آموزان در اداره مدرسه رای داشتند. بازی و طبیعت نیزدو رکن دیگر این مدرسه بود.
اینشتین که در دو مدرسه قبلی، به عنوان «شاگرد تنبل» تحقیر می شد. در مدرسه جدید که با رویکرد انسان گرا اداره می شد، شکوفا و در نهایت یکی از دانشمندان بزرگ تاریخ شد.
حال تصور کنید که در ایران، چقدر اینشتین در مدارس یکسان و رسمی هدر رفته اند و می روند و به عنوان شاگرد تنبل، آینده شان تباه شده است (و می شود).
آموزش و پرورش، نه تنها باید در همه شهرها، بخشی از مدارس دولتی را به رویکردهای مختلف آموزشی اختصاص دهد. بلکه باید تأسیس مدارس غیردولتی را نیز منوط به این کند که هرکدام در یک رویکرد جدید و تعریف شده ، دانش آموز بگیرند.
علاوه بر رویکرد انسان گرا که اشاره ای مختصر بدان شد، برخی از رویکردهای دیگر آموزشی را در حد اشاره ای کوتاه مرور میکنم که به ویژه برای دبستان و پیش دبستان مورد توجهند:
۲- رویکرد مونته سری
در این رویکرد که به نام بنیانگذاران، «ماریا مونته سری» (زادهٔ ۱۸۷۰ – درگذشتهٔ ۱۹۵۲) نامیده می شود، بازی، اسباب بازی و استقلال عمل کودکان ، رکنهای اساسی هستند. به عنوان مثال، به جای اینکه معلم، روی تخته حروف الفبا را بنویسد و یکیک به بچه ها معرفی کند، حروف الفبا را که با چوب درست شده اند در میان وسایل بازی بچه ها قرار می دهد و بدین ترتیب حروف الفبا تبدیل به اسباب بازی می شوند و کودکان بعد از مدتی در طول فعالیت ها و بازی های روزانه، حروف الفبا را می آموزند.
جالب اینجاست که اگر از این کودکان بپرسید: «چه کسی حروف الفبا را به شما یاد داد؟» خواهند گفت: «هیچکس، خودم یاد گرفتم» .
۳-رویکرد والدروف
والدورف، یک کارخانه سیگارسازی بود که مدیرش از یک صاحب نظر اموزشی به نام درودلف اشتاینر خواست با هزینه او، مدرسه ای غیردولتی تأسیس کند که در آن، دانش آموزان به معنای واقعی کلمه، انسان و مسئول بار بیایند.
در مدارس والدروف، هنرهای نمایشی جزء برنامه های اصلی مدرسه است.
در این رویکرد. هنر، اخلاق، کشف خویشتن. ارتباط آموزه های مدرسه با آنچه دانش آموز در زندگی واقعی تجربه میکند و مهارت های حسی حرکتی، عناصر اصلی آموزش را تشکیل میدهند و نیمی از توان و زمان مدرسه صرف این امور می شود و نیم دیگر به آموزش های رسمی.
هم اکنون در اروپا، این ایده مطرح است که:
برای رسیدن به صلح جهانی باید رویکرد والدروف را گسترش داد
چرا که فارغ التحصیلان آن، انسان های مهربان ، مسئول و صلح طلبی هستند.
رویکرد والدروف یکی از پر طرفدار ترین رویکردهای آموزشی جهان است.
۴- رویکرد رجیو امیلیا
«رجیو امبلیا» نام شهر کوچکی در اینالیاست. بعد از جنگ جهانی دوم، مردم آنجا بقایای ادوات جنگی که در اطراف سهر مانده بودند را فروختند و پول خوبی نصیبشان شد.
آنها درباره نحوه خرج کردن پول با یکدیگر مشورت کردند؛ مردان می خواستند سینما بسازند، ولی زنان ساخت مدرسه را پیشنهاد کردند. در رأی گیری نهایی، زنان برنده شدند و پول در اختیار آنها قرار گرفت تا مدرسه را بنا کنند.
در اثنای ساخت مدرسه، معلمی به نام «لوریس مالاگاتسی» به آنها پیوست و با پذیرفتن مسئولیت آموزش کودکان ، ایده های خلاقانه خود را در مدرسه جدید اجرا کرد.
رویکرد رجیو امیلیا، هم کوکان پیش دبستانی را شامل می شود و هم دبستانی ها را.
در این رویکرد، هر چند کودکان بر اساس سنشان تفکیک می شوند، ولی عملا در مدرسه رجیو امیلیا، تفکیک سنی وجود ندارد و کودکان در تمام ساعات حضور در مدرسه، می توانند آزادانه حرکت و در فعالیت های مختلف مشارکت کنند. حتی برنامه هر روز هر گروه از کودکان، در ابتدای صبح با همفکری آنها و مربی شان تعیین می شود.
در این مدارس، که فقط باید در یک طبقه ساخته شوند، بین کلاسها حداقل دیوار وجود دارد و تفکیک فضاها، با شیشه های نشکن صورت میگیرد. مدارس، آتلیه ای در مرکز محیط دارند که در آن به فعالیت های خلاقانه با استفاده از رنگ و نور و … پرداخته می شود.
مربیان در تمام طول روز، کودکان را زیر نظر دارند و همه رفتارهای آنان را در فرم های ویژه ای ثبت و مستندسازی می کنند. این فرم توسط مربیان و روان شناسان و گاه با حضور والدین بررسی و برای مشکلات احتمالی راهکار اجرایی داده میشود.
چون کودکان در این روش، فعالیت آزادانه دارند، کشف استعدادهایشان نیز به موقع صورت میگیرد.
رویکردهای آموزشی : ۵- رویکردهای اسکوپ
این رویکرد ویژه کودکان فقیر است که توسط فردی به نام «دیوید ویکرد» بنا شده است تا آنها را برای استقلال مالی و نیز ورود به حیطه های مدیریتی آماده کند.
کشورهایی که حاشیه نشینی و تجمع توده های فقیر در مناطق مختلف را دارند، می توانند با استفاده از این رویکرد و روشهای آن، دانش آموزان فقیر را آموزش دهند.
رویکردهای آموزشی: ۶- رویکرد مبتنی بر تخیل
مبتکر این رویکرد، «کی ری ایگن» است. این رویکرد، تخیل کودکان را به عنوان و رکن اساسی آموزش به رسمیت می شناسد و از «قصه گویی هدفمند برای انتقال
مفاهیم، حتی در درس ریاضی استفاده میکند.
کلکسیون سازی، خلق سرگرمی و فعالیت های ذوقی از مفاهیم اصلی این رویکرد هستند.
رویکردهای آموزشی : ۷- رویکرد هوش های چندگانه
«هوارد گاردنر» دانشمند آمریکایی به انواع هوش قائل است:
- کلامی
- منطقی
- ریاضی
- موسیقیایی
- تجسمی
- جنبشی-حرکتی
- درون فردی
- برون فردی
- طبیعت گرا
- هستیگرا
در کنار این هوش ها، هوش هیجانی هم داریم که به قدرت انطباق انسان با محیط مربوط می شود.
نه قرار است و نه اساسا امکان دارد که همه انسان ها، همه این هوش ها را با هم و در حد اعلا داشته باشند. ممکن است یک کودک هوش ریاضی بالایی داشته باشد و در درس های ریاضی و فیزیک نمرات خوبی بیاورد و دیگری، هوش حرکتی اش فوق العاده باشد و بتواند یک قهرمان ورزشی شود. ممکن است فردی در چند هوش نمره بالایی داشته باشد، ولی همه هوش ها را نمی توان در فردی جمع کرد.
به قول گاردنر:
کودکانی که در همه درس های نمره ۲۰ می گیرند، دوپینگ شده اند.
در مدارس مبتنی بر «هوشهای چندگانه»، با روش های علمی مشخص می شود که هر کودک در چه زمینه ای دارای هوش مناسبی است و تعلیم و تربیتش بر همان مبنا استوار می شود.
در چنین مدرسه ای، کسی که ریاضیاتش خوب نیست، ولی در رشته های هنری قوی است، «شاگرد تنبل» محسوب نمی شود، چرا که جایگاه هر دانش آموز تعریف شده و با احترام به رسمیت شناخته می شود.
رویکردهای آموزشی: ۸- رویکرد مبتنی بر کارآفرینی
این رویکرد را خانم دکتر «یانا» وارد سیستم آموزشی فنلاند کرد که طی آن، هر مدرسه در هر سال یک یا دو پروژه کارآفرینی را تعریف و عملیاتی می کند.
همچنین دانش آموزان با کمک همدیگر و تحت نظارت معلمان و مربیان، طرح های خود را اجرا و به مرحله اقتصادی می رسانند. برخی از این طرح ها بسیار درآمدزا بوده اند.
این رویکرد به حدی مورد توجه قرار گرفته است که بنیاد آموزش کارآفرینی (NFTE) در آمریکا تشکیل شده است. این بنیاد، سرفصل ها و روش های آموزشی ویژه کارآفرینی از ابتدایی تا پایان دبیرستان را با همکاری ۲۰۰ متخصص از سراسر جهان تدوین کرده است که راهنمای عمل مدارس کارآفرینی است.
رویکردهای آموزشی: ۹- رویکرد سبز
در این رویکرد، مدرسه در دل طبیعت قرار دارد و همه مصالح ساختمانی آن ( از مواد طبیعی ساخته شده اند و کودکان با گیاهان و حیوانات در محیط مدرسه اشنا می شوند. معروف ترین مدرسه سبز جهان در بالی اندونزی قرار دارد که «جان هاردی» کانادایی در ۲۰۰۸ آن را ساخته است و هم اکنون پذیرای ۳۶۰ دانش آموزاز کل جهان است که عمدتا آمریکایی و کانادایی اند.
این مدرسه در محیطی کاملا طبیعی ساخته شده است، کلاسهای درس دیوار ندارند و به نوعی یادگیری همراه با الهام از طبیعت انجام میشود.
در این مدرسه کاملا سبز، همه موارد به صورت عملی انجام میشود تا به دانشآموزان در کنار یادگیری دروس، پایداری جهان هم آموزش داده شود.
یکی از پروژههای این مدرسه، عدم دسترسی آسان به آب است تا برای مدتی دانشآموزان با نحوه زندگی برخی افراد، در بعضی از نقاط جهان که دسترسی کافی به آب ندارند آشنا شوند.
سرویس اتوبوس مدرسه نیز با استفاده از سامانه Bio Bus است (استفاده از گاز متان زیستی برای حرکت اتوبوس). این گاز با پردازش فاضلاب و فضولات غذایی تولید میشود.
البته در زمان پالایش، بوی این ضایعات از بین رفته و گاز بدون بوی متعفن مواد اولیه است و از روغن پخت و پز در آن استفاده میشود که از این طریق، میزان انتشار گاز دیاکسیدکربن را تا سه و نیم تن در ماه کاهش میدهد. ماهانه نیز ۹۰۰ کیلوگرم زباله جمعآوری شده و از ریختن در آب و سوزاندن آن جلوگیری میشود.
۲۰ درصد انرژی مصرفی در این مدرسه از طریق انرژی خورشیدی فراهم میشود. کلاسها و مواردی مانند تخته مدرسه از چوب بامبو تجزیهپذیر ساخته شدهاند و سیستم فاضلاب مدرسه کمپوست میشود. در سال ۲۰۱۲، این مدرسه به عنوان سبزترین مدرسه جهان از سوی شورای ساختمان ایالات متحده نامگذاری شد و دانشآموزان آن پیشگام نوآوری و آموزشهای پایدار هستند.
رویکردهای آموزشی: ۱۰- رویکرد IB
این رویکرد که در ایران نیز به طرز ناقص الخلقهای گسترش یافته است، ورود به دانشگاه های برتر را هدف گذاری کرده است.
- مهارت تست زنی
- تسلط به زبان خارجی
- افزایش مهارت های ارتباطی
سه اصل این رویکرد هستند .
رویکردهای آموزشی: ۱۱- رویکرد گلاسری
رویکرد گلاسری «ویلیام گلاسر» که در امریکا لقب «اسطوره مشاوره» نام گرفته است، صاحب تئوری انتخاب» است.
تئوری انتخاب همه رفتارهای انسان را بر مبنای نیازهای اساسی پنجگانه
- بقا
- تعلق
- قدرت
- آزادی
- تفریح
توضیح میدهد که در آن نقش «انتخاب» بسیار مهم است .
هم اکنون مدارس زیادی در امریکا تحت عنوان «مدارس بدون مردودی» راه اندازی شده اند که بر مبنای تئوری انتخاب اداره می شوند و بسیار هم موفق هستند.
https://www.nap.edu/read/18992/chapter/4
رویکردهای فوق، البته تنها رویکردهای آموزشی جهان نیستند.
همچنین برخی مدارس در جهان ، به جای یک رویکرد، تلفیقی از چند رویکرد را به کار می برند.
اگر در صدد توسعه کشور هستیم باید به دنبال این باشیم که این رویکردها و نیز رویکردهای تلفیقی به رسمیت شناخته شود تا مردم بتوانند در فرایند تعلیم و تربیت فرزندان خود، قدرت انتخاب داشته باشند.
سیستم کنونی آموزش و پرورش مانند آن است که حکم شود همه رستوران ها در همه کشور، فقط یک منوی غذایی را ارائه دهند و هیچ کس حق ندارد غذایی جز غذای رسمی که حکومت تعیین کرده است بخورد. قضیه به همین مضحکی و اسفناکی است .
سلام
خیلی خوشحالم که با این سایت آشنا شدم و ممنون از مقاله خوبتون
مقاله بسیار عالی بود
ممنون از شما
متشکرم
سلام ببخشید این رویکردهارو از کدوم منبع آوردین؟ در واقع چه منبعی استفاده کردین یه ادرس سایت هست که بالا نوشتین ولی همش درمورد پزشکی گفته
سلام و عرض ادب.
برگرفته از کتاب مرگ مدرسه ص ۱۷۸ نوشته مرتضی نظری.
سلام.. ممنونم که اطلاعات به این خوبی و کاملی رو در اختیار ما قرار میدین…
واقعا دیدگاه هوش چندگانه اقای گاردنر یکی از بهترین رویکرد هاست که اگر بتونیم تنها همین رویکرد رو در مدارس پیاده کنیم تحول بزرگی ایجاد کردیم. یه سوال ایا ما میتونیم به عنوان معلم بریم و از این مدارس در خارج از کشور بازدید داشته باشیم؟
سلام آقای محمد عزیز
ممنون بابت نظر شما
بله تورهای آموزشی متعددی در ایران فعالیت می کنند که با هدف های علمی و آموزشی و با هماهنگی مراکز علمی معتبر جهان این کار را انجام می دهند.
برای نمونه استاد علی حسینی خواه استاد دانشگاه خوارزمی این کار را انجام می دهند.
عرض سلام و ادب
در رویکرد IB بخش سوالات تستی نداریم و سوالات به صورت تشریحی مطرح می شوند. مثلا, در درس ریاضی SL سوالات در دو برگه مختلف و با عنوان سوالات غیر ماشین حسابی و ماشین حسابی تفکیک می شود.
سلام آقای حافظی
سال نوتون مبارک.
مقاله بسیار جالب و جامعی بود. امیدوارم روزی شاهد تنوع کافی رویکردهای تدریس در نظام آموزش رسمی ایران عزیزمون باشیم.
با سپاس و احترام.
سلام و درود، ممنون از پیام شما
به امید اون روز