کبریتهایی برای شعلهور کردن انگیزه در مخاطبان
تدریس برای فراگیرانی که هیچ انگیزهای ندارند مثل دمیدن بر زغالهای خاموش است.
آنچه آتش و طمع دانستن را در فراگیران روشن میکند انگیزه است.
در این مقاله کبریتهایی معرفیشده است که میتوانید زغالهای سیاه و سرد را به اخترهایی سوزان، گرمابخش و نورانی تبدیل کنید.
- کبریت اول: قدرت
- کبریت دوم: خودتان باانگیزه باشید.
- کبریت سوم: پاداش بدهید
- کبریت چهارم: عقدهای نباشید.
- کبریت پنجم: هدف
- کبریت ششم: بادکنک انگیزه را گره بزنید.
- کبریت هفتم: یکهتازی نکنید
- کبریت هشتم: کسی را آموزش دهید که خودش میخواهد.
کبریت اول: قدرت
داشتن انگیزه مخاطب را قدرتمند میکند. اگر از مخاطب میشنویم که دائماً میگوید نمیتوانم مشکل از این نیست که او واقعاً نمیتواند. او بهصورت ناخودآگاه به شما میگوید که انگیزه کافی ندارم و نداشتن انگیزه یعنی نداشتن قدرت انجام کار.
در خبری شنیدم مادری با ۱۶۰ سانتیمتر قد و ۵۵ کیلو وزن با پسربچهاش در جاده تصادف کردند درحالیکه ماشین در کنار جاده چپ کرده بود به صورتی که بچه زیر ماشین افتاده بود ولی مادر بدون آسیبی به بیرون پرتاب شده بود. وقتی نیروهای امداد رسیدند مادر را درحالیکه بچهاش در دستانش بود و آسیبی ندیده بود دیدند. مادر و پسر، برای معاینه به بیمارستان منتقل شدند و در آنجا معلوم شد که ستون فقرات پشت مادر صدمه شدید دیده است. آنچه اتفاق افتاده بود این بود که ظاهراً مادر، ماشین را بلند کرده و بچه را با پاهایش جابجا نموده و حین انجام این کار پشتش صدمهدیده بود.
هیچ روش دیگری و جود نداشت تا مادر بتواند در شرایط عادی ماشین را بلند کند زیرا جثه، یا قدرت عضلات قوی برای این کار نداشت.
فقط قدرت انگیزش در او میتوانست این کار را انجام دهد.
پس رابطه انگیزش و قدرت یک جاده دوطرفه است:
- فرد بداند که قدرتمند میشود انگیزه میگیرد
- فرد باانگیزه قدرتمنداست.
مخاطب باید ایمان داشته باشد با دانستن این مطالب قدرتمند میشود.
کبریت دوم: خودتان باانگیزه باشید.
مخاطبان شما زمانی میتوانند باانگیزه باشند که شما باانگیزه باشید.
و بزرگان بسیاری این جمله معروف را گفتهاند که: یک سرمشق خوب برای دیگران باشید
اما ویژگیهای یک فرد باانگیزه:
- مثبت
- برانگیخته بهواسطه یک هدف
- امیدوار به موفقیت
- مراقب ظاهر شخصی
- ارتباط باعلاقه و اشتیاق با دیگران
کبریت سوم: پاداش بدهید
مهمترین اصل مدیریت جهان در کتاب جالب مایکل لی بوف با عنوان ” چگونه مردم برانگیخته میشوند؟” آمده است.
“بیشترین بهره را از کارهایی خواهید برد که درازای آن پاداش میگیرید. به آنچه امید دارید، تقاضا میکنید و آرزو دارید و یا التماس میکنید، دست پیدا نمیکنید. بلکه به آنچه میرسید که به خاطر آن پاداش گرفتهاید.
پس شما بهعنوان یک مدیر، استاد یا معلم باید کاملاً تعیین کنید که به چیزهایی پاداش میدهید. انتخاب نوع پاداش متناسب با مخاطب خیلی مهم است چند نمونه از پاداشهای ممکن و معمولی که باعث ایجاد انگیزه در فراگیران میشود در زیر میآوریم.
- مدیر برای کارکنان: ترفیع رتبه، افزایش دستمزد، تعریف، تقدیر و…
- استاد برای دانشجو: نمره، دعوت از او برای همکاری علمی، تعریف، گذاشتن وقت بیشتر برای او در خارج از کلاس و …
- معلم و دانشآموز: نمره، سپردن اداره کلاس به دانشآموز، تعریف و تمجید، تماس با خانواده و تعریف از او، جایزه و…
بهصورت کلی افراد با دیدن موفقیتهایشان انگیزه میگیرند.
البته مثالهای بالا عموماً انگیزههای بیرونی بود این انگیزهها مؤثر هستند ولی دوام زیادی ندارند بهتر است این موارد با ترکیبی از انگیزههای درونی ارائه شود. بهصورت واضحتر اینکه:
انگیزههای بیرونی (پاداشها) انگیزههای درونی را قویتر کند.
در ضمن اگر قول پاداش دادید حتماً به آن عمل کنید.
کبریت چهارم: عقدهای نباشید.
عقدههای خودتان را بر روی فراگیر خالی نکنید. لازم نیست همانگونه که با شما رفتار شده است با مخاطبین رفتار کنید.
بدانید شما نقش مؤثری در شادی زندگی خصوصی افراد دارید پس این مسئولیت سنگینی است.
یک برخورد بد شما با فراگیرتان ممکن است زندگی خصوصی او را ساعتها یا روزها خراب کند. یکی از معضلات سیستمهایی آموزشی بد این است که افراد چیزهای بدی از اساتید خودآموختهاند و وقتی خودشان استاد میشوند دوباره همان چیزهای بد را تکرار میکنند بدون اینکه بدانند آن چیز بد است؛ و یا اگر میدانند به دلیل عادت نمیخواهند آن را ترک کنند.
مدرس عقدهای انگیزه را میکشد.
کبریت پنجم: هدف
بسیاری از فراگیران هدفی برای زندگی ندارند. آمارهای بینالمللی نشان میدهد ۹۷ درصد مردم دنیا هدف ندارند[۱].
اگر شما از فراگیران خود بخواهید اهداف خودشان را از زندگی برای شما بگویند. کاملاً متوجه صحت آمار بالا میشوید.
شما قبل از هر چیز باید هدف از آموزش خود را به آنها بگویید یعنی دقیقاً بدانند با دریافت این آموزش از جانب شما به چه چیزی دست پیدا میکنند؟
اما هدفی که تعیین میشود بهتر از فرمول SMART پیروی کند؛ یعنی:
- Specific: کاملاً مشخص باشد.
- Measurable: قابلاندازهگیری باشد.
- Attainable: در دسترس باشد.
- Realistic: واقعبینانه باشد.
- Timely: به هنگام باشد.
کبریت هدف مهمترین کبریت انگیزاننده است که اگر انگیزه بهوسیله هدف شعلهور شود کسی نمیتواند خاموشش کند.
کبریت ششم: بادکنک انگیزه را گره بزنید.
زمانی که انگیزه ایجاد شد تا ابد باقی نمیماند.
برخی از مدرسان همان اول بهگونهای هنرمندانه ایجاد انگیزه میکنند، فراگیران هم خیلی باانگیزه شروع میکنند ولی بعد از مدتی همه به حالت به انگیزه بر میگردند. این نوع انگیزه دادن درست مثل این است که بادکنکی را باد کنید و سر آن را گره نزنید.
انگیزه دادن فقط برای شروع کافی نیست بلکه بایستی در فرایندی مداوم این کار انجام شود.
همانگونه که برای ارزشیابی در طول فرایند آموزش مقولهای به نام ارزشیابى تکوینى (formative evaluation) وجود دارد.
مبحثی بهعنوان انگیزش تکوینی هم باید وجود داشته باشد یعنی همزمان با آموزش و بر طبق نتایج ارزشیابی تکوینی انگیزش تکوینی هم به فراگیران داده شود.
کبریت هفتم: یکهتازی نکنید
بهوضوح مشخص است فراگیرانی انگیزه یادگیری بیشتری دارند که مدیر، استاد یا معلم آنها را در فرایند آموزش دخیل کند. و بهطورکلی بدانید: مشارکت داشتن در امور برانگیزاننده است.
به مثال زیر توجه کنید که در رابطه با عرصه مدیریت است ولی میتوان از آن در سیستم آموزشی هم استفاده کرد.
از فراگیران بخواهید برای فرایند آموزش نظر بدهند. از محتوا گرفته، محیط آموزش و حتی روش تدریس خودتان. این کار باعث میشود آنها انگیزه بیشتری پیدا کنند چون در محیطی هستند که به آنها احترام گذاشته میشود. توصیه میکنم مقالهی مدیریت با واگذاری کارها را مطالعه کنید
کبریت هشتم: کسی را آموزش دهید که خودش میخواهد.
اگر تمام مراحل بالا را انجام دادید ولی بازهم فراگیران انگیزه کافی برای یادگیری نداشتند بهتر است آموزش ندهید. شما اگر میخواهید مؤثر باشید فقط باید به افراد علاقهمند یا نیازمند آموزش بدهید؛ و از همه بهتر اینکه به افراد نیازمند و علاقهمند آموزش بدهید.
کسی که نیاز یا علاقهای به موضوعی ندارد بهتر است آموزش نبیند. شما تلاش خود را بکنید ولی مسئول خوشبختی دیگران نیستید. اگر بهعنوان مدیر یک مجموعه باکسانی روبرو میشوید که از آموزش دیدن امتناع میکنند از موارد تنبیهی نیز استفاده کنید
ولی این کار را زمانی انجام دهید که واقعاً هفت کبریت قبلی را امتحان کرده باشید.
نویسنده: محمد حافظی نژاد
با برداشتی آزاد از کتاب هنر ایجاد انگیزه، ریچارد دنی
موفق و پیروز باشید
Pingback: ایجاد انگیزه در دانش آموزان مقدمه - آوای تدریس شماره11 - روش تدریس
Pingback: غلامی
عالی بود فقط خیلی سخته خداییش من علاقه ام به کامپیوتر و ای تی هستش ولی الان معلم ابتدایی شدم..الان دارم سعی می کنم کارمو به بهترین نحو احسن انجام بدهم
من هنراموز هنرستانم من برای انگیزه دادن به شاگردم برای انجام کار عملی از سه روش متناسب با روحیه دانش اموزم استفاده میکنم.۱.بی توجهی به دانش اموزی که کار نمیکنه وتوجه من به او براش مهمه به عنوان تنبیه.۲تشویق دانش آموزی که کارش هر چند عقبتر از بقیه است ولی پیشرفت کرده که گاهی با اعتراض بقیه همراهه.۳.درخواست کمک از دانش آموزی که هم کارش خوبه وهم سرعتش برای کمک به دیگران یا کارهای مربوط به خودم.اما بازم یه عده هستن که با این روشها هم دل بکار نمیدن که با اونا نمیدونم چه کنم
ممنون از راهنماییتون
متشکرم
موفق باشید
براساس دوران های زندگی انسان قاعدتا و درست اش هم این است که رفتار انسان تا سن۱۱سالگی براساس تنبیه و پاداش است که دوران پیش قرار دادی است و تا سن ۱۷سالگی براساس قوانین و ضروریات اجتماعی است مثلا تصمیم گیری برای ادامه تحصیل اما از این سن به بعد است که انسان در دوران مافوق قراردادی قرار گرفته که نظر و تفکر او هرچند مطابق با ارزش های جامعه نباشد اما به خودی خود ارزشمند است و براساس تحقیقی دیگر که سخنرانی اش در tedصورت گرفت افرادی که برایشان برای انجام کار جایزه در نظر گرفته می شود تنها افزایش کارایی در نیمکره چپ که محاسبات و حفظیات که کامپیوتر ها نیز قادر به انجام اند اما آن بخش که مربوط به نیمکره راست است که خلاقیت و نوآوری شاید بهترین اعمال آدمی در آن نهفته است بهترین جایزه خودمختاری است(دقت کنید)
سلام جناب آقای محمد
همانطور که می دانیم در علوم انسانی هیچ چیز قطعی نیست. ما نمی توانیم بگوییم که صرفا تا سن ۱۱ سالگی تنبیه و پاداش عمل می کند و بعد از آن هیچ تاثیری ندارد. منظور این است که در حدود یک سنی فلان رفتار بیشتر تاثیر می کند و فلان رفتار کمتر. تنبیه و پاداش می تواند برای یک پیرمرد ۷۰ ساله موثر باشد و بر روی یک کودک ۷ ساله تاثیر نداشته باشد. به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد.
مبحث مغز و چپ و راست که می فرمایید یک موضوع علمی تقریبا قدیمی است و علوم جدید این موضوع را رد می کنند. پیشنهاد می کنم با فعالیت های آقای اریک جنسن آشنا شوید. ایشان به صراحت می گویند که نمی توانیم برای هر قسمت از مغز فقط به فقط یک کار خاص در نظر بگیریم
مطمئنم آشنایی با ایشان دیدگاه شما از مغز و یادگیری را عوض می کند. اتفاقی که برای من هم رخ داده است.ایشان یک محقق و نویسنده ی معروف در زمینه ی مغز و یادگیری هستند. وبسایت آقای اریک جنسن:http://www.jensenlearning.com/news/
در آخر هم من متوجه نشدم که باید به چه چیزی دقت کنم!
موفق باشید دوست عزیز
سلام
مطالب سایتتون بسیار جالب و مفید هستند و خیلی راهگشا.
ممنون
سلام مطالب خیای مفید است اما من مجبورم مدتی به دانش آموزان ابتدایی تدریس کنم قبلا مبیرستان بودم راهنمایی های شما باعث موفقیت وارتباط بهتر من با دانش آموزانم خواهد شد. باتشکر
سرکار خانم رضوی سلام
امیدواریم در ادامه نیز همراه ما باشید و خوشحال می شویم تجربیات موفقیت آمیز شما را بشنویم
ضمنا از پاسختان به نظر قبلی ممنونم. همین الان هم احساس میکنم تشکر پی در پیم به نوعی شما را معذب میکند. تشکر نکردن را هم کم کردن شعله انگیزه شما میبینم !! این هم شاهدی برای خوددرگیریی که گفتم
سلام ممنون از لطف و محبت همیشگی شما
بدون تعارف بگویم .هرچقدر از ما تشکر کنید ما خوشحال تر می شویم و انگیزه ی بیشتری می گیریم
اما از اینکه اینقدر درگیر تشویق کردن یا نکردن شده اید نگران هستم
پیشنهاد می کنم هر رفتاری را با توجه به شرایط انجام دهید. تشویق و تعریف بعضی ها را لوس و پررو می کند و برای بعضی ایجاد انگیزه می کند و خیلی خوب است.
این هنر شماست که هر رفتاری را به موقع و به اندازه از خودتان بروز دهید
موفق باشید
با سلام و تشکر…کبریت سوم تعارضی با مطلبی که پداش و تنبیه را همسنگ هم (و مخرب) تعریف کرده ندارد؟ من کاربردی به درسهایتان نگاه میکنم و سوالهایم جهت روشن شدن موضوع برای خودم هست. در مورد پاداش همیشه خوددرگیری دارم !
سلام سرکار خانم نجمه
بنده به سوال مشابه شما در مقاله ی تدریس بدون پاداش و تنبیه پاسخ داده ام
موفق باشید
سلام و سپاس…مطالب خوب و مفیدتان را مطالعه کردم و بهره بردم. امیدوارم این ترم بتوانم آنها را به کار گیرم و با گزارش نتیجه خوب آن شما را نیز خوشحال کنم.
لطفا ترجمه smart را یه کم بازنگری کنید. به گمانم t یعنی هدف زمان داشته باشد، مثلا تا اول ماه آینده میخواهم…a هم به نظرم قابل دستیابی ترجمه میشود. این برداشت و نظر منه . باز هم سپاسگزارم.
سلام سرکار خانم نجمه
امیدواریم مطالبی که در سایت گفته شده را در تدریس خود پیاده کنید و ما نیز منتظر این هستیم که تجربیات موفقیت آمیز خود را با ما و سایر اعضای سایت در میان بگذارید.
و اما در مورد معادل های فارسی که فرمودید t به هنگام باشد(زمان) و a در دسترس باشد(قابل دستیابی) می توان این واژگان را بجای یکدیگر استفاده کرد و هر دو واژه می تواند صحیح باشد.
مرسی بابت اینکه نظر خود را در میان گذاشتید.
لطفا مجدد متن را بررسی کنید و غلط های املایی موجود را برطرف کنید.
هفت نکته را برشمردید ممنون ، ولی خیلی کلی و نامفهوم البته از یک متن رایگان که معمولا فقط یه مطلب ارائه میشود بعید نیست….
بسیار مطالب جالبی بود. خیلی استفاده کردم. راستش من چند وقت دیگه قراره انگلیسی تدریس کنم البته به گروه سنی کودک و نوجوان ولی هیچ گونه تجربه ای ندارم. خیلی ازتون ممنون میشم که منو راهنمایی کنید
با سپاس
سلام جناب شیرزاد عزیز
پیشنهاد می کنم از محصول آموزشی ۶ راهکار برای اولین روز تدریس استفاده کنید.
از لینک زیر می توانید این محصول را مشاهده بفرمایید.
https://raveshtadris.com/?p=634
متاسفانه بند آخر برای اکثر دانش آموزان ما نمیتونه صدق کنه ………….ضمنا کاش در سایت شما یه جایی رو هم واسه آموزش و پرورش استثنایی اختصاص می دادین …دلیلش هم تعهد ایران به کنوتسینون بین المللی در خصوص فراگیرسازی و آموزش و پرورش تلفیقی آموزش برای کودکان استثنایی در کنار دانش آموزاان عادی در مدارس عادی
سلام سرکار خانم رحمانی
ممنون از نظرات خوب شما
آموزش به کودکان با عقب افتادگی ذهنی در تخصص من نیست.
البته تجربه ی تدریس برای دانش آموزان ناتوان جسمی را داشته ام و خوشبختانه نتایج بسیار خوبی هم رسیده ام.
حتما مطالعه خواهم کرد و مقاله ای برای برخورد بادانش آموزان با مشکلات جسمی خواهم نوشت.
همنانطور که شما هم فرمودید بهترین کار عادی سازی حضور این دانش آموزان در مدرسه است.
موفق باشید.
سلام.
از مطلبتان استفاده کردم.خیلی ممنونم.
خیلی عالی بود ممنون استفاده کردیم